گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران و حدیث
جلد هفتم
فصل یازدهم : چگونگی محشور شدن امّت ها



11 / 1 محشور شدن گروه هایی از امّت ها

اشاره
فصل یازدهم : چگونگی محشور شدن امّت ها11 / 1محشور شدن گروه هایی از امّت هاقرآن«و آن روز که از هر امّتی، گروهی از کسانی را که آیات ما را تکذیب کرده اند ، محشور می گردانیم، پس آنان ، نگاه داشته می شوند تا همه به هم بپیوندند ، تا چون [ همه کافران ]بیایند، [ خدا ]می فرماید: «آیا نشانه های مرا به دروغ گرفتید ، حال آن که از نظر علم، بِدانها احاطه نداشتید؟ آیا [ در طول زندگی ] چه می کردید؟! و به [ کیفر ] آن که ستم کردند، حکم[عذاب ] بر آنان واجب گردد . در نتیجه ، ایشان دَم برنمی آورند» .

حدیثتفسیر القمّی به نقل از حمّاد :امام صادق علیه السلام فرمود : «مردم در باره این آیه ، چه می گویند : «و آن روز که از هر امّتی، گروهی از کسانی را که آیات ما را تکذیب کرده اند ، محشور می گردانیم» ؟» . گفتم : می گویند ، این ، در قیامت است . فرمود : «چنین نیست که می گویند . این ، در زمان رَجعت است . آیا در قیامت ، خداوند از هر امّتی گروهی را محشور می کند و بقیّه را رها می سازد؟! آیه مربوط به قیامت ، این آیه است : «و آنان را گِرد می آوریم و هیچ یک را فروگذار نمی کنیم» » .

امام صادق علیه السلام در باره این سخن خداوند متعال : «و آن روز که از هر امّتی، گروهی از کسانی را که آیات ما را تکذیب کرده اند ، محشور می گردانیم» :هیچ یک از مؤمنان نیست که به قتل رسیده باشد ، مگر آن که رجعت می کند تا [به مرگ طبیعی ]بمیرد . تنها کسانی رجعت می کنند که مؤمنِ خالص یا کافرِ خالص بوده اند.

.


ص: 250

تنبیههناک کلام کثیر حول موضوع الرجعه، سوف نفصّل البحث فیه فی العنوان المختصّ به إن شاء اللّه تعالی .

11 / 2دَعوَهُ کُلِّ اُناسٍ بِإِمامِهِمالکتاب«یَوْمَ نَدْعُواْ کُلَّ اُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ اُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُوْلَئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَ لَا یُظْلَمُونَ فَتِیلاً * وَ مَن کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَی فَهُوَ فِی الْاخِرَهِ أَعْمَی وَ أَضَلُّ سَبِیلاً». (1)

الحدیثالإمام الحسین علیه السلام فی قَولِ اللّهِ عز و جل : «یَوْمَ نَدْعُواْ کُلَّ اُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» :إمامٌ دَعا إلی هُدیً فَأَجابوهُ إلَیهِ ، وإمامٌ دَعا إلی ضَلالَهٍ فَأَجابوهُ إلَیها ، هؤُلاءِ فِی الجَنَّهِ وهؤُلاءِ فِی النّارِ ، وهُوَ قَولُهُ عز و جل : «فَرِیقٌ فِی الْجَنَّهِ وَ فَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ» (2) . (3)

راجع : هذه الموسوعه : ج 6 ص 310 (الإمامه / الفصل الخامس : معرفه الإمام / وجوب معرفه أئمه الهدی) .

.

1- .الإسراء : 71 و 72 .
2- .الشوری : 7 .
3- .الأمالی للصدوق : ص 217 ح 239 عن عبد اللّه بن منصور عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه علیهم السلام ، بحارالأنوار : ج 44 ص 313 ح 1 .

ص: 251



یادآوری
11 / 2 فرا خواندن هر گروهی با پیشوایشان

یادآوریدر باره رجعت ، حرف های زیادی وجود دارد که در عنوان مربوط به رجعت، بحث خواهیم کرد ، ان شاء اللّه !

11 / 2فرا خواندن هر گروهی با پیشوایشانقرآن«[ یاد کن ]روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان فرا می خوانیم. پس هر کس کارنامه اش را به دست راستش دهند . آنان ، کارنامه خود را می خوانند و به قدر نخک هسته خرمایی به آنها ستم نمی شود ؛ و هر که در این [ دنیا ] کور [ دل ] باشد ، در آخرت [ هم ] کور [ دل ]و گم راه تر خواهد بود» .

حدیثامام حسین علیه السلام در باره این سخن خداوند عز و جل : «[یاد کن] روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان ، فرا می خوانیم» :یک پیشوا ، آنان را به هدایتْ خوانده و [گروهی از ]آنها دعوتش را پذیرفته اند و یک پیشوا ، آنان را به گم راهی فراخواند و [گروهی دیگر از] آنها دعوتش را پذیرفته اند . آنان ، در بهشت اند و اینان در آتش . این ، معنای سخن خداوند عز و جل است که : «گروهی در بهشت اند و گروهی در آتش» .

ر . ک : همین دانش نامه : ج 6 ص 311 (امامت / فصل پنجم : شناخت امام / وجوب شناخت پیشوایان هدایت) .

.


ص: 252

11 / 3دَعوَهُ الاُمَمِ إلی کِتابِها«وَ تَرَی کُلَّ اُمَّهٍ جَاثِیَهً کُلُّ اُمَّهٍ تُدْعَی إِلَی کِتَابِهَا الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ * هَذَا کِتَابُنَا یَنطِقُ عَلَیْکُم بِالْحَقِّ إِنَّا کُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» (1) . (2)

11 / 4شُهَداءُ الاُمَمِالکتاب«فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِن کُلِّ اُمَّهٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَی هَؤُلَاءِ شَهِیدًا» . (3)

«وَ یَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ اُمَّهٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَ جِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَی هَؤُلَاءِ وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْ ءٍ وَ هُدًی وَ رَحْمَهً وَ بُشْرَی لِلْمُسْلِمِینَ» . (4)

«وَ نَزَعْنَا مِن کُلِّ اُمَّهٍ شَهِیدًا فَقُلْنَا هَاتُواْ بُرْهَانَکُمْ فَعَلِمُواْ أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَ ضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ» . (5)

الحدیثالدرّ المنثور :عَن قَتادَهَ فی قَولِهِ : «وَیَوْمَ نَبْعَثُ مِن کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیدًا» (6) قالَ : شَهیدُها نَبِیُّها عَلی أنَّهُ قَد بَلَّغَ رِسالاتِ رَبِّهِ ، قالَ اللّهُ : «وَ جِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَی هَؤُلَاءِ» قالَ : ذُکِرَ لَنا أنَّ نَبِیَّ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ إذا قَرَأَ هذِهِ الآیَهَ فاضَت عَیناهُ . (7)

.

1- .الجاثیه : 28 و 29 .
2- .یستفاد من ظاهر الآیه أنّ لکلّ اُمّه کتابا خاصّا بهم کما أنّ لکلّ إنسان کتابا خاصّا به ، قال تعالی : «وَ کُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ کِتَابًا یَلْقَاهُ مَنشُورًا» الإسراء : 13 (المیزان فی تفسیر القرآن : ج 18 ص 177) .
3- .النساء : 41 .
4- .النحل : 89 وراجع : الآیه 84 .
5- .القصص : 75 .
6- .النحل : 84 .
7- .الدرّ المنثور : ج 5 ص 156 نقلاً عن عبد بن حمید وابن جریر وابن المنذر وابن أبی حاتم وراجع : التبیان فی تفسیر القرآن : ج 8 ص 174 .

ص: 253



11 / 3 فرا خواندن امّت ها به سوی نامه اعمالشان

11 / 4 گواهان امّت ها

11 / 3فرا خواندن امّت ها به سوی نامه اعمالشان«و هر امّتی را به زانو در آمده ، می بینی . هر امّتی به سوی کارنامه خود ، فرا خوانده می شود [ و بدیشان می گویند: ] «آنچه می کردید ، امروز ، پاداش آن را می یابید . این است کتابِ ما که علیه شما به حقْ سخن می گوید. ما از آنچه می کردید، نسخه برمی داشتیم»» . (1)

11 / 4گواهان امّت هاقرآن«پس چگونه است [ حالشان ] ، آن گاه که از هر امّتی ، گواهی آوریم و تو را بر آنان ، گواه آوریم؟» .

«و [ به یاد آور ] روزی را که در هر امّتی ، گواهی از خودشان برایشان برانگیزیم و تو را [ هم ] بر این [ امّت ] ، گواه آوریم، و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان ، ره نمود و رحمت و بشارتگری است بر تو نازل کردیم» .

«و از میان هر امّتی ، گواهی بیرون می کشیم و می گوییم: «برهان خود را بیاورید» . پس بدانند که حق ، از آنِ خداست، و آنچه برمی بافته اند ، از دستشان می رود» .

حدیثالدرّ المنثور به نقل از قَتاده ، در باره این سخن خداوند : «روزی را که از هر امّتی ، گواهی برمی انگیزیم» :گواه آن ، پیامبر آن است و بر این گواهی دهد که پیام های پروردگارش را رسانده است . خداوند می فرماید : «و تو را [ هم ] بر این [ امّت ]گواه آوریم» . برای ما گفته شده است که پیامبر خدا ، هر گاه این آیه را می خوانْد ، چشمانش پُر از اشک می شد .

.

1- .. از ظاهر آیه برمی آید که هر امّتی ، کارنامه ای ویژه خود دارد ، چنان که هر انسانی کارنامه خاصّ خود را داراست . خداوند متعال می فرماید : «و کارنامه هر انسانی را به گردن او بسته ایم، و روز قیامت ، برای او نامه ای که آن را گشاده می بیند ، بیرون می آوریم» .

ص: 254

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مِمّا أعطَی اللّهُ اُمَّتی وفَضَّلَهُم بِهِ عَلی سائِرِ الاُمَمِ ... کانَ إذا بَعَثَ نَبِیّا جَعَلَهُ شَهیدا عَلی قَومِهِ ، وإنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی جَعَلَ اُمَّتی شُهَداءَ عَلَی الخَلقِ حَیثُ یَقولُ : «لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُواْ شُهَدَاءَ عَلَی النَّاسِ» (1) . (2)

الإمام علیّ علیه السلام فی حَدیثٍ طَویلٍ یَذکُرُ فیهِ أحوالَ أهلِ المَحشَرِ :ثُمَّ یَجتَمِعونَ فی مَوطِنٍ آخَرَ فَیُستَنطَقونَ ، فَیَفِرُّ بَعضُهُم مِن بَعضٍ ، فَذلِکَ قَولُهُ عز و جل : «یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ * وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ * وَ صَاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ» (3) ، فَیُستَنطَقونَ فَلا یَتَکَلَّمونَ «إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَ قَالَ صَوَابًا» (4) ، فَیَقومُ الرُّسُلُ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِم فَیَشهَدونَ فی هذَا المَوطِنِ ، فَذلِکَ قَولُهُ : «فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِن کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَی هَؤُلَاءِ شَهِیدًا» . (5)

عنه علیه السلام فی حَدیثٍ طَویلٍ یَذکُرُ فیهِ أحوالَ أهلِ المَوقِفِ :فَیُقامُ الرُّسُلُ فَیُسأَلونَ عَن تَأدِیَهِ الرِّسالاتِ الَّتی حَمَلوها إلی اُمَمِهِم ، فَأَخبَروا أنَّهُم قَد أدَّوا ذلِکَ إلی اُمَمِهِم ، وتُسأَلُ الاُمَمُ فَتَجحَدُ ، کَما قالَ اللّهُ تَعالی : «فَلَنَسْئلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَلَنَسْئلَنَّ الْمُرْسَلِینَ» (6) ، فَیقولونَ : «مَا جَاءَنَا مِن بَشِیرٍ وَ لَا نَذِیرٍ» (7) . فَتُشهِدُ الرُّسُلُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، فَیَشهَدُ بِصِدقِ الرُّسُلِ وتَکذیبِ مَن جَحَدَها مِنَ الاُمَمِ ، فَیَقولُ لِکُلِّ اُمَّهٍ مِنهُم : بَلی «فَقَدْ جَاءَکُم بَشِیرٌ وَنَذِیرٌ وَاللَّهُ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ» أی مُقتَدِرٌ عَلی شَهادَهِ جَوارِحِکُم عَلَیکُم بِتَبلیغِ الرُّسُلِ إلَیکُم رِسالاتِهِم ، وکَذلِکَ قالَ اللّهُ لِنَبِیِّهِ : «فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِن کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَی هَؤُلَاءِ شَهِیدًا» ، فَلا یَستَطیعونَ رَدَّ شَهادَتِهِ خَوفاً مِن أن یَختِمَ اللّهُ عَلی أفواهِهِم، وأن تَشهَدَ عَلَیهِم جَوارِحُهُم بِما کانوا یَعمَلونَ . (8)

.

1- .الحجّ : 78 .
2- .قرب الإسناد : ص 84 ح 277 عن مسعده بن زیاد عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 22 ص443 ح 4 .
3- .عبس : 34 36 .
4- .النبأ : 38 .
5- .التوحید : ص 261 ح 5 عن أبی معمر السعدانی، بحارالأنوار : ج 7 ص 118 ح 55 .
6- .الأعراف : 6 .
7- .المائده : 19 .
8- .الاحتجاج : ج 1 ص 566 ح 137 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 101 ح 1 .

ص: 255

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از جمله چیزهایی که خداوند به امّت من عطا کرد و بدین وسیله ، آنان را بر دیگر امّت ها برتری داد ... این بود که پیش تر ، هر گاه پیامبری مبعوث می کرد ، او را بر قومش گواه قرار می داد ، در حالی که خداوند تبارک و تعالی و مرا بر خلق ، گواه قرار داده است و می فرماید : «تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم ، گواه باشید» .

امام علی علیه السلام در حدیثی بلند که در آن ، احوال اهل محشر را بیان می کند :سپس ، در جایگاهی دیگر ، گِرد می آیند و از آنان ، خواسته می شود که سخن بگویند . پس هر یک از دیگری می گُریزد . پس این است فرموده خداوند عز و جل که : «روزی که آدمی از برادرش ، و از مادرش و پدرش ، و از همسرش و پسرانش می گریزد» . پس ، از آنان خواسته می شود که سخن بگویند ؛ امّا سخن نمی گویند ، «مگر کسی که [ خدای ]رحمان به او رخصت دهد و سخنِ راست بگوید» . در این هنگام ، پیامبران که درود خدا برایشان باد برمی خیزند و در این جایگاه ، گواهی می دهند . این است فرموده او که : «پس چگونه است [حالشان] آن گاه که از هر اُمّتی ، گواهی آوریم و تو را بر آنان ، گواه آوریم؟» .

امام علی علیه السلام در حدیثی بلند که در آن ، احوال نگه داشته شدگان در ایستگاه [قیامت ]را بیان می کند :پس پیامبران را بلند می کنند و از آنان در باره ابلاغ پیام هایی که حامل آنها برای امّت هایشان بوده اند ، سؤال می شود . آنان می گویند که آنها را به امّت هایشان ابلاغ کرده اند . و از امّت ها سؤال می شود . آنها انکار می کنند ، چنان که خداوند متعال فرموده است : «پس قطعاً از کسانی که [ پیامبران ] به سوی آنان فرستاده شده اند ، خواهیم پرسید، و قطعاً از [ خود ]فرستادگان [ نیز ] خواهیم پرسید» . پس می گویند : «نه بشارت دهنده ای به سراغ ما آمد ، و نه بیم دهنده ای» . در این هنگام ، پیامبران از پیامبر خدا می خواهند که گواهی دهد و ایشان ، به راستگو بودن پیامبران و دروغ گفتن امّت هایی که انکار می کنند ، گواهی می دهد و به هر یک از آن امّت ها می گوید : آری! «پس قطعاً برای شما ، بشارتگر و هشداردهنده ای آمده است ؛ و خدا بر هر چیزی تواناست» ؛ یعنی می تواند اندام های شما را علیه خودتان به گواهی گیرد که پیامبران پیام های خود را به شما رسانده اند . این چنین ، خداوند به پیامبرش می فرماید : «پس چگونه است [ حالشان ] آن گاه که از هر امّتی ، گواهی آوریم و تو را بر آنان ، گواه می آوریم؟» و آن امّت ها نمی توانند شهادت او را رد کنند ؛ زیرا می ترسند که خداوند ، بر دهان هایشان مُهر بزند و اندام ها و اعضای بدنشان به کارهایی که کرده اند ، گواهی دهند .

.


ص: 256

الإمام الباقر علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «وَیَوْمَ نَبْعَثُ مِن کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیدًا» :نَحنُ الشُّهودُ عَلی هذِهِ الاُمَّهِ . (1)

مجمع البیان :قَولُهُ : «وَیَوْمَ نَبْعَثُ مِن کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیدًا» یَعنی یَومَ القِیامَهِ ، بَیَّنَ سُبحانَهُ أنَّهُ یَبعَثُ فیهِ مِن کُلِّ اُمَّهٍ شَهیداً ، وهُمُ الأَنبیاءُ وَالعُدولُ مِن کُلِّ عَصرٍ ؛ یَشهَدونَ عَلَی النّاسِ بِأَعمالِهِم . وقالَ الصّادِقُ علیه السلام : لِکُلِّ زَمانٍ واُمَّهٍ إمامٌ ، تُبعَثُ کُلُّ اُمَّهٍ مَعَ إمامِها . (2)

الإمام الصادق علیه السلام فی قَولِ اللّهِ عز و جل : «فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِن کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَی هَؤُلَاءِ شَهِیدًا» :نَزَلَت فی اُمَّهِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله خاصَّهً ، فی کُلِّ قَرنٍ مِنهُم إمامٌ مِنّا شاهِدٌ عَلَیهِم ، ومُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله شاهِدٌ عَلَینا . (3)

.

1- .المناقب لابن شهر آشوب : ج 4 ص 179 عن أبی حمزه الثمالی، بحارالأنوار : ج 23 ص 351 ح 65 .
2- .مجمع البیان : ج 6 ص 583، تأویل الآیات الظاهره : ج 1 ص 259 ح 16 ، تفسیر القمّی : ج 1 ص 388ولیس فیه صدره إلی «بأعمالهم» ، بحارالأنوار : ج 7 ص 308 .
3- .الکافی : ج 1 ص 190 ح 1، تأویل الآیات الظاهره : ج 1 ص 129 ح 2 کلاهما عن سماعه ، بحارالأنوار : ج7 ص 283 ح 7 .

ص: 257

امام باقر علیه السلام در باره این سخن خداوند متعال : «و [ یاد کن ] روزی را که از هر امّتی ، گواهی برمی انگیزیم» :گواهان بر این امّت ، ما هستیم .

مجمع البیان :سخن خداوند : «و [ یاد کن ] روزی را که از هر امّتی ، گواهی برمی انگیزیم» ؛ یعنی در روز قیامت . خداوند سبحان ، فرموده که در آن روز ، از هر امّتی ، گواهی برمی گیرد که عبارت اند از : پیامبران و دادگران هر عصری . اینان به کارهایی که مردم کرده اند ، گواهی می دهند . امام صادق علیه السلام فرمود : «برای هر زمانی و امّتی ، پیشوایی است و هر امّتی ، با پیشوای خود ، برانگیخته می شود» .

امام صادق علیه السلام در باره این سخن خداوند عز و جل : «پس چگونه است [ حالشان ]آن گاه که از هر امّتی ، گواهی آوریم و تو را بر آنان ، گواه می آوریم؟» :[این آیه ]تنها در باره امّت محمّد صلی الله علیه و آله نازل شده است . برای هر نسلی از ایشان ، پیشوایی از ماست که بر آنان ، گواه است و محمّد صلی الله علیه و آله هم بر ما گواه است .

.


ص: 258

الفصل الثّانی عشر : خصائص اُمّه محمّد صلی الله علیه و آله فی القیامه12 / 1أوَّلُ الاُمَمِ حِسابارسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اُمَّتی أوَّلُ الاُمَمِ یُحاسَبونَ یَومَ القِیامَهِ. (1)

12 / 2أوّلُ أهلِ الجَنَّهِ دُخولاًرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أوحَی اللّهُ جَلَّت عَظَمَتُهُ إلی عیسی علیه السلام : جُدَّ فی أمری ولا تَترُک ، إنّی خَلَقتُکَ مِن غَیرِ فَحلٍ آیَهً لِلعالَمینَ ، أخبِرهُم آمِنوا بی وبِرَسولِیَ النَّبِیِّ الاُمِّیِّ ، نَسلُهُ مِن مُبارَکَهٍ ، وهِیَ مَعَ اُمِّکَ فِی الجَنَّهِ ، طوبی لِمَن سَمِعَ کَلامَهُ ، وأَدرَکَ زَمانَهُ ، وشَهِدَ أیّامَهُ . قالَ عیسی علیه السلام : یا رَبِّ ، وما طوبی ؟ قالَ : شَجَرَهٌ فِی الجَنَّهِ تَحتَها عَینٌ ، مَن شَرِبَ مِنها شَربَهً لَم یَظمَأ بَعدَها أبَدا . قالَ عیسی علیه السلام : یا رَبِّ ، اِسقِنی مِنها شَربَهً ؟ قالَ : کَلّا یا عیسی ، إنَّ تِلکَ العَینَ مُحَرَّمَهٌ عَلَی الأَنبِیاءِ حَتّی یَشرَبَها ذلِکَ النَّبِیُّ ، وتِلکَ الجَنَّهَ مُحَرَّمَهٌ عَلَی الاُمَمِ حَتّی یَدخُلَها اُمَّهُ ذلِکَ النَّبِیِّ. (2)

.

1- .الأمالی للصدوق : ص 402 ح 520 عن مخدوج بن زید الذهلی ، الطرائف : ص 71 ح 85 ، العمده : ص230 ح 358 کلاهما عن مخدوج بن زید الهذلی ، بحار الأنوار : ج 8 ص 1 ح 1 ؛ ذخائر العقبی : ص 138 عن مخدوج بن زید الذهلی ، المناقب للخوارزمی : ص 140 ح 159 عن مخدوج بن زید الألبانی .
2- .قصص الأنبیاء للراوندی : ص 271 ح 318 ، بحار الأنوار : ج 14 ص 323 ح 34 .

ص: 259



فصل دوازدهم : ویژگی های امّت محمّدصلی الله علیه وآله در قیامت

12 / 1 نخستین امّتی که حسابرسی می شود

12 / 2 نخستین کسانی که وارد بهشت می شوند

فصل دوازدهم : ویژگی های امّت محمّد صلی الله علیه و آله در قیامت12 / 1نخستین امّتی که حسابرسی می شودپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امّت من ، نخستین امّتی است که در روز قیامت ، حسابرسی می شود .

12 / 2نخستین کسانی که وارد بهشت می شوندپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند پُرشکوه و عظمت ، به عیسی علیه السلام وحی فرمود که : «در کار من بکوش و رهایش مکن . من ، تو را بدون پدر آفریدم تا نشانه ای برای جهانیان باشی . به آنان (مردم) بگو که به من و به فرستاده من ، آن پیامبر اُمّی که نسلش از بانویی خجسته (فاطمه زهرا علیهاالسلام) است و با مادر تو در بهشت است ، ایمان آورند . طوبا ، از آنِ کسی که سخن او را بشنود و زمانش را دریابد و روزگارش را ببیند!» . عیسی علیه السلام گفت : ای پروردگار من ! طوبا چیست؟ فرمود : «درختی است در بهشت که در پای آن ، چشمه ای است و هر که جرعه ای (/ یک بار) از آن چشمه بنوشد ، دیگر هر گز تشنه نمی شود» . عیسی علیه السلام گفت : ای پروردگار من ! جرعه ای (/ یک بار) از آن به من بنوشان . فرمود : «هر گز ، ای عیسی ! آن چشمه بر پیامبران ، حرام است تا آن گاه که آن پیامبر از آن بنوشد . آن بهشت نیز بر امّت ها حرام است تا آن گاه که امّت آن پیامبر به آن درآیند» .

.


ص: 260

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ الجَنَّهَ لَمُحَرَّمَهٌ عَلَی الأَنبِیاءِ حَتّی أدخُلَها أنَا ، وإنَّها لَمُحَرَّمَهٌ عَلَی الاُمَمِ حَتّی تَدخُلَها اُمَّتی. (1)

12 / 3أکثَرُ أهلِ الجَنَّهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أهلُ الجَنَّهِ عِشرونَ ومِئَهُ صَفٍّ ، ثَمانونَ مِنها مِن هذِهِ الاُمَّهِ ، وأربَعونَ مِن سائِرِ الاُمَمِ. (2)

عنه صلی الله علیه و آله :أنَا أکثَرُ النَّبِیّینَ تَبَعا یَومَ القِیامَهِ. (3)

عنه صلی الله علیه و آله :یَأتی یَومَ القِیامَهِ مَعی مِن اُمَّتی مِثلُ اللَّیلِ وَالسَّیلِ ، فَیُخطَفُ النّاسُ خَطفَهً واحِدَهً ، فَتَقولُ المَلائِکَهُ : لَما جاءَ مَعَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله (4) أکثَرُ مِمّا جاءَ مَعَ سائِرِ الأَنبِیاءِ. (5)

.

1- .تنبیه الغافلین : ص 510 ح 807 عن أبی جعفر ، المعجم الأوسط : ج 1 ص 289 ح 942 عن عمر بن الخطّاب نحوه ، کنز العمّال : ج 11 ص 416 ح 31953 ؛ الأمالی للمفید : ص 74 ح 8 عن جابر بن یزید عن الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، الاختصاص : ص 356 عن جابر بن یزید عن الإمام الباقر علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله وکلّها نحوه ، بحارالأنوار : ج 8 ص 143 ح 65 .
2- .سنن الترمذی : ج 4 ص 683 ح 2546 ، سنن ابن ماجه : ج 2 ص 1433 ح 4289 ، سنن الدارمی : ج 2 ص794 ح 2730 ، مسند ابن حنبل : ج 9 ص 6 ح 23001 ولیس فیه ذیله وکلّها عن بریده ، کنز العمّال : ج 14ص470 ح 39300 ؛ الاحتجاج : ج 1 ص 112 ح 29 عن ابن عبّاس ولیس فیه ذیله ، بحار الأنوار : ج 7ص 130 ح 2 .
3- .الأمالی للصدوق : ص 374 ح 471 ، بشاره المصطفی : ص 34 ، التحصین لابن طاووس : ص 561 کلّها عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 7 ص 130 ح 1 .
4- .فی المصدر : «من محمّد صلی الله علیه و آله »، والصواب ما أثبتناه کما فی المنتخب من مسند عبد بن حمید .
5- .الزهد لابن المبارک (الملحقات) : ص 113 ح 377 ، المنتخب من مسند عبد بن حُمید : ص 424 ح 1453نحوه وکلاهما عن أبی هریره .

ص: 261



12 / 3 بیشتر بهشتیان

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر آینه بهشت ، بر پیامبران حرام است ، تا آن گاه که من به آن درآیم و بر امّت ها نیز حرام است ، تا آن گاه که امّت من به آن درآیند .

12 / 3بیشتر بهشتیانپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :اهل بهشت ، یکصد و بیست صف هستند که هشتاد صف آنها از این امّت است و چهل [صف ]دیگر ، از سایر امّت ها .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیروان من در روز قیامت ، بیش از [پیروان] دیگر پیامبران است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :روز قیامت ، از امّتم با من مانند شب و سیل ( مور و ملخ) (1) می آیند . پس ناگهان ، مردم [اُمّتم] در یک چشم به هم زدن ، عبور داده می شوند و فرشتگان می گویند : با محمّد صلی الله علیه و آله بیشتر از آنچه با دیگر پیامبران آمدند ، آمدند .

.

1- .. کنایه از انبوهی جمعیت است .

ص: 262

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ لِکُلِّ نَبِیٍّ حَوضا یَومَ القِیامَهِ ، وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ إنَّهُم لَیَتَباهَونَ یَومَ القِیامَهِ أیُّهُم أکثَرُ وارِدا ، فَیَدعو کُلُّ نَبِیٍّ إلَیهِ مَن یَعرِفُ مِن اُمَّتِهِ ، وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ ، إنّی لَأَرجو أن أکونَ أکثَرَهُم وارِدا. (1)

صحیح البخاری عن عبد اللّه [بن مسعود] :کُنّا مَعَ النَبِیِّ صلی الله علیه و آله فی قُبَّهٍ ، فَقالَ : أتَرضَونَ أن تَکونوا رُبُعَ أهلِ الجَنَّهِ ؟ قُلنا : نَعَم ، قالَ : أتَرضَونَ أن تَکونوا ثُلُثَ أهلِ الجَنَّهِ ؟ قُلنا : نَعَم ، قالَ : أتَرضَونَ أن تَکونوا شَطرَ (2) أهلِ الجَنَّهِ ؟ قُلنا : نَعَم . قالَ : وَالَّذی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ ، إنّی لَأَرجو أن تَکونوا نِصفَ أهلِ الجَنَّهِ ، وذلِکَ أنَّ الجَنَّهَ لا یَدخُلُها إلّا نَفسٌ مُسلِمَهٌ ، وما أنتُم فی أهلِ الشِّرکِ إلّا کَالشَّعرَهِ البَیضاءِ فی جِلدِ الثَّورِ الأَسوَدِ ، أو کَالشَّعرَهِ السَّوداءِ فی جِلدِ الثَّورِ الأَحمَرِ. (3)

صحیح مسلم عن عبد اللّه :خَطَبَنا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَأَسنَدَ ظَهرَهُ إلی قُبَّهِ أدَمٍ (4) ، فَقالَ : ألا لا یَدخُلُ الجَنَّهَ إلّا نَفسٌ مُسلِمَهٌ ، اللّهُمَّ هَل بَلَّغتُ ؟ اللّهُمَّ اشهَد ، أتُحِبّونَ أنَّکُم رُبُعُ أهلِ الجَنَّهِ ؟ فَقُلنا : نَعَم یا رَسولَ اللّهِ ، فَقالَ : أتُحِبّونَ أن تَکونوا ثُلُثَ أهلِ الجَنَّهِ ؟ قالوا : نَعَم یا رَسول اللّهِ . قالَ : إنّی لَأَرجو أن تَکونوا شَطرَ أهلِ الجَنَّهِ ، ما أنتُم فی سِواکم مِنَ الاُمَمِ إلّا کَالشَّعرَهِ السَّوداءِ فِی الثَّورِ الأَبیَضِ ، أو کَالشَّعرَهِ البَیضاءِ فی الثَّور الأَسوَدِ. (5)

.

1- .الزهد لابن المبارک (الملحقات) : ص 121 ح 404 عن الحسن ، سنن الترمذی : ج 4 ص 628 ح 2443 ،المعجم الکبیر : ج 7 ص 212 ح 6881 ، التاریخ الکبیر : ج 1 ص 44 الرقم 82 کلّها عن سمره نحوه ، کنز العمّال : ج 14 ص 424 ح 39152 .
2- .شَطْرُ الشَّیء : نصفُه (الصحاح : ج 2 ص 697 «شطر») .
3- .صحیح البخاری : ج 5 ص 2392 ح 6163 ، صحیح مسلم : ج 1 ص 200 ح 377 ، سنن الترمذی : ج 4 ص684 ح 2547 ، سنن ابن ماجه : ج 2 ص 1432 ح 4283 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 31 ح 3661 کلّها نحوه ، کنز العمّال : ج 12 ص 160 ح 34477 .
4- .القُبَّه من الخِیام : بیتٌ صغیر مستدیر، وهو من بیوت العرب . والأَدَمُ : جمع الأَدیم ؛ وهو الجلد المدبوغ (اُنظر : النهایه : ج 4 ص 3 «قبب» و المصباح المنیر : ص 9 «أدم») . وفی مسند ابن حنبل ومسند أبییعلی : «قبّه حمراء» .
5- .صحیح مسلم : ج 1 ص 201 ح 378 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 154 ح 4251 ، صحیح ابن حبّان : ج 16 ص 497 ح 7458 ، مسند أبی یعلی : ج 5 ص 171 ح 5365 ، کنز العمّال : ج 14 ص 48 ح 37903 .

ص: 263

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر پیامبری را در روز قیامت ، حوضی است . سوگند به آن که جانم در دست اوست ، در روز قیامت ، آنان بر سر این که کدامینِ آنها نوشندگان (1) بیشتری دارند ، به یکدیگر می نازند . پس ، هر پیامبری ، کسانی را که از امّت خویش می شناسد ، به سوی خود می خوانَد . سوگند به آن که جانم در دست اوست ، من امیدوارم که بیشتر از همه آنان ، نوشنده (پیرو) داشته باشم .

صحیح البخاری به نقل از عبد اللّه بن مسعود :با پیامبر صلی الله علیه و آله در سراپرده ای بودیم . فرمود : «آیا دوست دارید که یکْ چهارمِ بهشتیان ، شما باشید؟» . گفتیم : آری . فرمود : «دوست دارید که یکْ سومِ بهشتیان ، شما باشید؟» . گفتیم : آری . فرمود : «دوست دارید که نیمِ اهل بهشت ، شما باشید؟» . گفتیم : آری . فرمود : «سوگند به آن که جان محمّد در دست اوست ، امیدوارم که شما نیمی از اهل بهشت باشید . این ، بدان سبب است که تنها جان های مسلمان ، وارد بهشت می شوند و شما در میان مشرکان ، چون مویِ سپید بر پوست گاو سیاه ، یا چون موی سیاه بر پوست گاو سرخ هستید» .

صحیح مسلم به نقل از عبد اللّه :پیامبر خدا ، پشتش را به سراپرده ای چرمین ، تکیه داد و برایمان سخنرانی کرد و فرمود : «بدانید که به بهشتْ وارد نمی شوند ، مگر جان های مسلمان . بار خدایا ! آیا ابلاغ کردم؟ بار خدایا ! گواه باش . آیا دوست دارید که یکْ چهارمِ بهشتیان را شما تشکیل دهید؟» . گفتیم : آری ، ای پیامبر خدا ! فرمود : «آیا دوست دارید که یکْ سومِ بهشتیان را شما تشکیل دهید؟» . گفتند : آری ، ای پیامبر خدا ! فرمود : «من امیدوارم که شما نیمی از اهل بهشت را تشکیل دهید . شما در میان دیگر امّت ها ، چونان موی سیاه در بدن گاو سفید ، یا مانند موی سفید در بدن گاو سیاه هستید» .

.

1- .. واژه «وارِد» که در متن عربی حدیث آمده یعنی : تشنه ؛ کسی که برای نوشیدن یا برداشتن آب ، بر حوض یا آبشخوری وارد می شود ؛ نوشنده .

ص: 264

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا أنَسُ ، إنَّ نِصفَ الجَنَّهِ لِاُمَّتی ، واُشارِکُ الاُمَمَ فِی النِّصفِ الباقی. (1)

عنه صلی الله علیه و آله :أرجو أن أکونَ أنا واُمَّتی نِصفَ أهلِ الجَنَّهِ ، ثُمَّ اُقاسِمُ الأَنبِیاءَ النِّصفَ الباقِیَ. (2)

12 / 4النَّوادِرُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :اُعطیتُ سَبعینَ ألفا مِن اُمَّتی یَدخُلونَ الجَنَّهَ بِغَیرِ حِسابٍ ، قُلوبُهُم عَلی قَلبِ رَجُلٍ واحِدٍ ، وَاستَزَدتُ فَزادَنی مَعَ کُلِّ واحِدٍ سَبعینَ ألفا. (3)

.

1- .الفردوس : ج 5 ص 365 ح 8452 عن أنس .
2- .مسند الشامیّین : ج 1 ص 294 ح 513 ، تاریخ دمشق : ج 58 ص 21 ح 12050 کلاهما عن جابر بن عبداللّه ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 344 ح 9091 عن أبی هریره من دون إسنادٍ إلیه صلی الله علیه و آله .
3- .نوادر الاُصول : ج 1 ص 193 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 24 ح 22 ولیس فیه «من اُمّتی» وکلاهما عن أبیبکر ، کنز العمّال : ج 12 ص 418 ح 35461 .

ص: 265



12 / 4 گوناگون

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای اَنَس! نیمی از بهشت ، از آنِ امّت من است و در نیمه دیگر نیز با سایر امّت ها شریک هستم .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امید دارم که من و امّتم ، نیمی از بهشتیان باشیم . سپس ، نیم دیگر را با [سایر] پیامبران ، قسمت می کنم .

12 / 4گوناگونپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :این امتیاز به من عطا شد که هفتاد هزار نفر از امّتم ، بدون حسابرسی وارد بهشت شوند که دل هایشان یک دل است . من ، بیشتر خواستم و [خداوند] بر هر نفر ، هفتاد هزار نفر دیگر افزود .

.


ص: 266

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ مِن اُمَّتی مَن یَدخُلُ الجَنَّهَ بِشَفاعَتِهِ أکثَرُ مِن مُضَرَ (1) . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :وَعَدَنی رَبِّی أن یُدخِلَ الجَنَّهَ مِن اُمَّتی سَبعینَ ألفا لا حِسابَ عَلَیهِم ولا عَذابَ ، مَعَ کُلِّ ألفٍ سَبعونَ ألفا وثَلاثُ حَثَیاتٍ (3) مِن حَثَیاتِهِ. (4)

عنه صلی الله علیه و آله :لَم یَبقَ نَبِیٌّ إلّا اُعطِیَ سُؤالَهُ (5) ، وأخَّرتُ شَفاعَتی لِاُمَّتی. (6)

عنه صلی الله علیه و آله :ما أنزَلَ اللّهُ عَلَیَّ آیَهً أرجی مِن قَولِهِ : «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَی» (7) ، قَد خَزَنَها لِاُمَّتی یَومَ القِیامَهِ. (8)

عنه صلی الله علیه و آله فی فَضلِ صَومِ شَهرِ رَمَضانَ :وأعطاکُم اللّهُ یَومَ سِتَّهَ عَشَرَ إذا خَرَجتُم مِنَ القَبرِ سِتّینَ حُلَّهً تَلبَسونَها ، وناقَهً تَرکَبونَها ، وبَعَثَ اللّهُ لَکُم غَمامَهً تُظِلُّکُم مِن حَرِّ ذلِکَ الیَومِ . . . ویومَ خَمسَهٍ وعِشرینَ ، بَنَی اللّهُ لَکُم تَحتَ العَرشِ ألفَ قُبَّهٍ خَضراءَ ، عَلی رَأسِ کُلِّ قُبَّهٍ خَیمَهٌ مِن نورٍ ، یَقولُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : یا اُمَّهَ أحمَدَ ، أنَا رَبُّکُم ، وأنتُم عَبیدی وإمائی ، استَظِلّوا (9) بِظِلِّ عَرشی فی هذِهِ القِبابِ (10) ، وکُلوا وَاشرَبوا هَنیئا فَلا خَوفٌ عَلَیکُم ولا أنتُم تَحزَنونَ . یا اُمَّهَ مُحَمَّدٍ ، وعِزَّتی وجَلالی لَأَبعَثَنَّکُم إلَی الجَنَّهِ ، یَتَعَجَّبُ مِنکُمُ الأَوَّلونَ وَالآخِرونَ ، وَلَاُتَوِّجَنَّ کُلَّ واحِدٍ مِنکُم بِأَلفِ تاجٍ مِن نورٍ ، ولَاُرکِبَنَّ کُلَّ واحِدٍ مِنکُم عَلی ناقَهٍ خُلِقَت مِن نورٍ ، زِمامُها (11) مِن نورٍ ، فی ذلِکَ الزِّمامِ ألفُ حَلقَهٍ مِن ذَهَبٍ ، وَفی کُلِّ حَلقَهٍ قائِمٌ عَلَیها مَلَکٌ مِنَ المَلائِکَهِ ، بِیَدِ کُلِّ مَلَکٍ عَمودٌ مِن نورٍ ، حَتّی یَدخُلَ الجَنَّهَ بِغَیرِ حِسابٍ. (12)

.

1- .مُضَرُ بِضمّ المیم وفتح المُعجمه : قبیله منسوبه إلی مُضَرِ بن نِزال بن معد بن عدنان (مجمع البحرین :ج 3 ص 1702 «مضر») .
2- .سنن ابن ماجه : ج 2 ص 1446 ح 4323 ، مسند ابن حنبل : ج 8 ص 392 ح 22728 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 143 ح 239 نحوه وکلّها عن الحارث بن اُقیش ، کنز العمّال : ج 12 ص 76 ح 34068 ؛ مجمع البیان : ج 10 ص 592 ، مسکّن الفؤاد : ص 39 ، بحار الأنوار : ج 8 ص 34 .
3- .ثلاث حَثَیات : أی ثلاث غُرَفٍ بیدیه ، والحدیث کنایه عن المبالغه فی الکثره ، وإلّا فلا کفّ ثَمَّ ولا حَثْیَ ،جلّ اللّه عن ذلک وعزّ (النهایه : ج 1 ص 339 «حثا») .
4- .سنن الترمذی : ج 4 ص 626 ح 2437 ، سنن ابن ماجه : ج 2 ص 1433 ح 4286 ، مسند ابن حنبل : ج 8 ص 306 ح 22366 ، المعجم الکبیر : ج 8 ص 110 ح 7520 وفیها «حثیات ربّی» بدل «حثیاته» وکلّها عن أبی اُمامه ، صحیح ابن حبّان : ج 16 ص 232 ح 7247 عن عتبه بن عبد السلمی ، کنز العمّال : ج 11 ص421 ح 31977 .
5- .فی کنز العمّال : «سُؤلَهُ» .
6- .السنن الکبری : ج 2 ص 608 ح 4266 عن ابن عبّاس ، کنز العمّال : ج 11 ص 438 ح 32059 .
7- .الضُحی : 5 .
8- .الفردوس : ج 4 ص 62 ح 6195 عن الإمام علیّ علیه السلام ، کنز العمّال : ج 1 ص 594 ح 2709 .
9- .فی المصدر : «یستظلّوا» ، وما فی المتن أثبتناه من المصادر الاُخری .
10- .فی المصدر : «القبات» ، وما فی المتن أثبتناه من بحارالأنوار والمصادر الاُخری .
11- .الزِّمام : المِقْوَدُ (الصحاح : ج 5 ص 1944 «زمم») .
12- .ثواب الأعمال : ص 94 و95 ح 12 ، فضائل الأشهر الثلاثه : ص 83 و84 ح 63 ، الأمالی للصدوق : ص105 ح 79 ، روضه الواعظین : ص 376 و 377 کلّها عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 7 ص 237 ح 9 .

ص: 267

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از امّت من ، کسانی هستند که با شفاعت هر یک از آنان ، شماری بیش از مُضَر (1) به بهشت می روند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پروردگارم به من وعده داد که هفتاد هزار تن از امّتم را بدون حسابرسی و عذابی به بهشت ببَرد و با هر هزار نفر ، هفتاد هزار نفر و سه مشت با مُشت های خودش . (2)

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ پیامبری نمانده ، مگر آن که خواسته اش به او داده شده است و من ، شفاعتم را برای امّتم به تأخیر انداخته ام.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، آیه ای امیدبخش تر از این آیه بر من نازل نکرده است : «و به زودی ، پروردگارت ، به تو عطا خواهد داد، تا خرسند گردی» . این را ، برای امّتم در روز قیامت اندوخته است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در فضیلت روزه ماه رمضان :و در روز شانزدهم ، خداوند [این پاداش را] به شما عطا فرمود که هر گاه از گور بیرون آیید ، شصت جامه به شما می دهد تا بپوشید و ناقه ای که بر آن بنشینید و خداوند ، ابری برایتان می فرستد که از گرمای آن روز ، در سایه آن درآیید ... و در روز بیست و پنجم ، خداوند در زیر عرش خویش ، هزار قبّه سبز برای شما می سازد که بر سرِ هر قبّه ای ، خیمه ای از نور است . خداوند تبارک و تعالی می فرماید : «ای امّت احمد ! من ، پروردگار شما هستم و شما ، غلامان و کنیزان من هستید . در سایه عرش من ، در این قبّه ها درآیید و بخورید و بیاشامید و گوارایتان باد ! نه بیمی بر شماست و نه اندوهی شما را خواهد گرفت . ای امّت محمّد! به عزّت و جلالم سوگند ، شما را آن گونه به سوی بهشت خواهم فرستاد که اوّلین و آخرینِ خلایق از شما به شگفت آیند . بر سرِ هر یک از شما ، هزار تاج نور خواهم نهاد و هر کدامتان را بر ناقه ای خواهم نشانْد که از نور ، آفریده شده و مهارش از نور است و در آن مهار ، هزار حلقه طلاست و بر هر حلقه ای ، فرشته ای از فرشتگان ، گماشته شده اند و در دستِ هر فرشته ای ، عمودی از نور است و بدون حسابرسی به بهشت وارد می شود .

.

1- .. مُضَر ، قبیله ای بسیار بزرگ است ، منسوب به مُضَر بن نزال بن مَعد بن عدنان .
2- .. این تعبیر ، برای مبالغه در فراوانی است ؛ وگرنه خداوند ، نه دستی دارد و نه کف دستی و نه مُشتی .

ص: 268

عنه صلی الله علیه و آله :طوبی لِاُمَّهِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ... یَجوزونَ الصِّراطَ یَومَ القِیامَهِ کَالبَرقِ الخاطِفِ ، وفی یَدِ دَردَیائیلَ (1) لِواءٌ مِن نورٍ یَضرِبُ فِی السَّماءِ الدُّنیا ، مَکتوبٌ عَلَیهِ : لا إلهَ إلَا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ ، السَّلامُ عَلَیکُم یا اُمَّهَ مُحَمَّدٍ ، أبشِروا بِالنَّعیمِ الدّائِمِ ، وجِوارِ الرَّحمنِ ، وجِوارِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ، وجِوارِ المَلائِکَهِ. (2)

مسند ابن حنبل عن أبی الدرداء :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أنَا أوَّلُ مَن یُؤذَنُ لَهُ بِالسُّجودِ یَومَ القِیامَهِ ، وأنَا أوَّلُ مَن یُؤذَنُ لَهُ أن یَرفَعَ رَأسَهُ ، فَأَنظُرُ إلی بَینِ یَدَیَّ فَأَعرِفُ اُمَّتی مِن بَینِ الاُمَمِ ، ومِن خَلفی مِثلُ ذلِکَ ، وعَن یَمینی مِثلُ ذلِکَ ، وعَن شِمالی مِثلُ ذلِکَ . فَقالَ رَجُلٌ : یا رَسولَ اللّهِ ، کَیفَ تَعرِفُ اُمَّتَکَ مِن بَینِ الاُمَمِ فیما بَینَ نوحٍ إلی اُمَّتِکَ ؟ قالَ : هُم غُرٌّ مُحَجَّلونَ (3) مِن أثَرِ الوُضوءِ ، لَیسَ أحَدٌ کَذلِکَ غَیرُهُم ، وأعرِفُهُم أنَّهُم یُؤتَونَ کُتُبَهُم بِأَیمانِهِم ، وأعرِفُهُم یَسعی بَینَ أیدیهِم ذُرِّیَّتُهُم. (4)

.

1- .فی مستدرک الوسائل : «دردائیل» ، والظاهر أنّه الصواب .
2- .بحار الأنوار : ج 96 ص 344 ح 7 ، مستدرک الوسائل : ج7 ص421 ح8584 کلاهما نقلاً عن کتاب النوادر للراوندی عن ابن عبّاس .
3- .غُرٌّ مُحجَّلُون : أی بیض مواضع الوضوء من الأیدی والوجه والأقدام ، استعار أثر الوضوء فی الوجه والیدین والرجلین للإنسان من البیاض الذی یکون فی وجه الفرس ویدیه ورجلیه (النهایه : ج 1ص346 «حجل») .
4- .مسند ابن حنبل : ج 8 ص 172 ح 21796 وص 173 ح 21799 نحوه ، المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 520 ح 3784 ، تفسیر ابن کثیر : ج 8 ص 41 وص 197 کلّها عن أبی ذرّ ، کنز العمّال : ج12 ص 174 ح 34538 .

ص: 269

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خوشا امّت محمّد ! در روز قیامت ، چونان برق جهان بر صراط می گذرند و در دست دَردَیائیل ، درفشی از نور است که در آسمان دنیا نصب می کند و بر آن نوشته است : «معبودی جز خدای یگانه نیست . محمّد ، فرستاده خداست . درود بر شما ای امّت محمّد ! نویدتان باد به نعمت پاینده و همسایگی با خدای مهربان و همسایگی با محمّد صلی الله علیه و آله و همسایگیِ فرشتگان !» .

مسند ابن حنبل به نقل از ابو درداء :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «من ، نخستین کسی هستم که در روز قیامت به او اجازه سجده کردن [در پیشگاه خدا ]داده می شود . من ، نخستین کسی هستم که به او اجازه داده می شود سرش را از سجده بردارد . پس به مقابل خود می نگرم و امّتم را در میان امّت ها می شناسم ، و همچنین ، از پشتِ سرم و از سمت راستم و از سمت چپم» . مردی گفت : ای پیامبر خدا ! چگونه امّتت را در میان امّت ها ، از نوح تا امّت خودت ، می شناسی؟ فرمود : «آنان ، بر اثر وضو ، دست و پا و چهره هایی سپید دارند . جز آنان ، کسی چنین نیست . همچنین ، آنان را از این جهت می شناسم که کارنامه هایشان به دستِ راست آنان داده می شود . نیز به این نشان می شناسم که ذُرّیه آنان ، پیشاپیششان می دوند» .

.


ص: 270

. .


ص: 271

. .


ص: 272

الفصل الثّالث عشر : أصناف الاُمّه13 / 1هُم ثَلاثَهُ أصنافٍرسول اللّه صلی الله علیه و آله :اُمَّتی عَلی ثَلاثَهِ أصنافٍ : صِنفٌ یُشَبَّهونَ بِالأَنبِیاءِ ، وصِنفٌ یُشَبَّهونَ بِالمَلائِکَهِ ، وصِنفٌ یُشَبَّهونَ بِالبَهائِمِ . فَأَمَّا الَّذینَ یُشَبَّهونَ بِالأَنبِیاءِ ، فَهِمَّتُهُمُ الصَّلاهُ وَالزَّکاهُ . وأَمَّا الَّذینَ یُشَبَّهونَ بِالمَلائِکَهِ ، فَهِمَّتُهُمُ التَّسبیحُ وَالتَّهلیلُ وَالتَّکبیرُ . وأَمَّا الَّذینَ یُشَبَّهونَ بِالبَهائِمِ ، فَهِمَّتُهُمُ الأَکلُ وَالشُّربُ وَالنَّومُ. (1)

عنه صلی الله علیه و آله :تَکونُ اُمَّتی فِی الدُّنیا ثَلاثَهَ أطباقٍ : أمَّا الطَّبَقُ الأَوَّلُ (2) : فَلا یُحِبّونَ جَمعَ المالِ وَادِّخارَهُ ، ولا یَسعَونَ فِی اقتِنائِهِ وَاحتِکارِهِ ، وإِنَّما رِضاهُم مِنَ الدُّنیا سَدُّ جَوعَهٍ وسَترُ عَورَهٍ ، وغِناهُم مِنها ما بَلَغَ بِهِمُ الآخِرَهَ ، فَاُولئِکَ هُمُ الآمِنونَ الَّذینَ لا خَوفٌ عَلَیهِم ولا هُم یَحزَنونَ . وأمَّا الطَّبَقُ الثّانی : فَإِنَّهُم یُحِبّونَ جَمعَ المالِ مِن أطیَبِ وُجوهِهِ وأَحسَنِ سُبُلِهِ . یَصِلونَ بِهِ أرحامَهُم ، ویَبَرّونَ بِهِ إخوانَهُم ، ویُواسونَ بِهِ فُقَراءَهُم ، ولَعَضُّ أحَدِهِم عَلَی الرَّصفِ (3) أیسَرُ عَلَیهِ مِن أن یَکتَسِبَ دِرهَما مِن غَیرِ حِلِّهِ ، أو یَمنَعَهُ مِن حَقِّهِ ، أو یَکونَ لَهُ خازِنا إلی یَومِ مَوتِهِ ، فَاُولئِکَ الَّذینَ إن نوقِشوا عُذِّبوا ، وإن عُفِیَ عَنهُم سَلِموا . وأَمَّا الطَّبَقُ الثّالِثُ : فَإِنَّهُم یُحِبُّونَ جَمعَ المالِ مِمّا حَلَّ وحَرُمَ ، ومَنعَهُ مِمّا افتُرِضَ ووَجَبَ ، إن [أنفَقوهُ] (4) أنفَقوا إسرافا وبِدارا (5) ، وإن أمسَکوهُ [أمسَکوا] (6) بُخلاً وَاحتِکارا ، اُولئِکَ الَّذینَ مَلَکَتِ الدُّنیا زِمامَ قُلوبِهِم ، حَتّی أورَدَتهُمُ النّارَ بِذُنوبِهِم. 7

.

1- .جامع الأخبار : ص 270 ح 733 ، المواعظ العددیّه : ص 151 نحوه .
2- .فی المصدر : «الاُولی» ، والتصویب من بحار الأنوار .
3- .فی بحار الأنوار : «الرضف» بدل «الرصف» وکلاهما وارد وإن کان الأصحّ بالضاد المعجمه ؛ قال ابن الأثیر : الرَّصْفُ : الحجارَهُ التی یرصف بعضها إلی بعض فی مسیل فیجتمع فیها ماء المطر . وقال :الرَّضُفُ : الحجاره المُحماه علی النار (النهایه : ج 2 ص 228 «رصف» و ص 231 «رضف») .
4- .ما بین المعقوفین أثبتناه من بحارالأنوار .
5- .فی المصدر : «وبدرا» ، والتصویب من بحار الأنوار . و«بِدارا» : أی مُسارَعَهً (مفردات ألفاظ القرآن : ص110 «بدر») .
6- .عدّه الداعی : ص 92 عن عبد اللّه بن عمر ، بحار الأنوار : ج 103 ص 23 ح 26 .

ص: 273



فصل سیزدهم : گروه های امّت

13 / 1 امّت ، سه گروه اند

فصل سیزدهم : گروه های امّت13 / 1امّت ، سه گروه اندپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امّت من ، بر سه دسته اند: دسته ای مانند پیامبران اند ؛ دسته ای مانند فرشتگان اند ؛ و دسته ای مانند چارپایان اند . آنان که مانند پیامبران اند ، همّ و غمّشان ، نماز و زکات است . آنان که مانند فرشتگان اند ، همّ و غمّشان ، یاد کردن خدا به پاکی و یکتایی و بزرگی (تسبیح و تهلیل و تکبیر) است . آنان که مانند چارپایان اند ، همّ و غمّشان ، خوردن و آشامیدن و خوابیدن است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امّت من در دنیا ، سه طبقه اند: طبقه نخست ، گِردآوری مال و ثروت اندوزی را دوست ندارند و در به دست آوردن و اندوختن آن نمی کوشند ؛ بلکه از دنیا به رفعِ گرسنگی و پوشاندن برهنگی خود ، قانع اند و آن اندازه از دنیا به دست می آورند که آنان را به آخرت برسانَد . اینان ، همان آسودگان اند که نه بیمی می یابند و نه اندوهی . طبقه دوم ، دوست دارند که دارایی را از پاک ترین شکل و بهترین راه آن ، گِرد آورند تا با آن ، به خویشاوندانشان رسیدگی کنند ، به برادرانشان نیکی نمایند و به نیازمندان ، کمک برسانند . برای هر کدام از اینان ، به دندان گَزیدن سنگِ سخت ، آسان تر از آن است که درهمی از راه غیر حلال به دست آورد ، یا حق آن را نپردازد ، یا تا زمان مرگش خزانه دار (اندوزنده) آن باشد . اینان ، کسانی اند که اگر در حسابرسیِ آنها سختگیری شود ، عذاب می شوند و اگر بخشوده شوند ، به سلامت می مانند . طبقه سوم ، اینان ، گِردآوری مال را از حلال و حرام ، دوست دارند و دوست ندارند حقوقی را که بر آن فرض و واجب گشته است ، بپردازند . اگر خرج کنند ، با اسراف و بی محابا خرج می کنند و اگر خرجش نکنند ، بخل می ورزند و می اندوزند . اینان ، کسانی اند که دنیا ، مهارِ دل هایشان را در اختیار گرفته است و آنان را به سبب گناهانشان ، به آتش می کشانَد .

.


ص: 274

13 / 2خِیارُ الاُمَّهِأ العُلَماءُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :خِیارُ اُمَّتی عُلَماؤُها ، وخِیارُ عُلَمائِها رُحَماؤُها. (1)

.

1- .تاریخ بغداد : ج 1 ص 238 الرقم 54 ، حلیه الأولیاء : ج 8 ص 188 الرقم 407 وفیه «خیارها» بدل «رحماؤها» ، تاریخ دمشق : ج 56 ص 118 ح 11794 کلّها عن أبی هریره ، مسند الشهاب : ج 2 ص 242 ح1276 عن ابن عمر وفیه «حلماؤها» بدل «رحماؤها» ، کنز العمّال : ج 10 ص 152 ح 28778 .

ص: 275



13 / 2 بهترین های امّت

الف - عالمان
13 / 2بهترین های امّتالف عالمانپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترین های امّتِ من ، عالمان آن اند و بهترین عالمانش ، مهربانان آن .

.


ص: 276

ب الأَوساطُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :رُحَماءُ اُمَّتی أوساطُها (1) . (2)

الإمام علیّ علیه السلام :خَیرُ هذِهِ الاُمَّهِ النَّمَطُ (3) الأَوسَطُ ، یَرجِعُ إلَیهِمُ الغالی ، ویَلحَقُ بِهِمُ التّالی (4) . (5)

تاریخ الیعقوبی :قَدِمَ عَلَیهِ [عَلی عَلِیٍّ علیه السلام ] قَومٌ مِن أهلِ الغَربِ ، فَقال لَهُم : أفیکُم مَن قَد شَهَرَ (6) نَفسَهُ حَتّی لا یُعرَفُ إلّا بِهِ ؟ فَقالوا : نَعَم ! قالَ : وفیکُم قَومٌ بَینَ ذلِکَ یَتَصَوَّنونَ (7) مِنَ السَّیِّئاتِ ویَعمَلونَ الحَسَناتِ ؟ قالوا : نَعَم ! قالَ : اُولئِکَ خَیرُ اُمَّهِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ، اُولئِکَ النِّمرِقَهُ (8) الوُسطی ؛ بِهِم یَرجِعُ الغالی ، وبِهِم یَلحَقُ المُقَصِّرُ. (9)

.

1- .یقال : هو أوسَطُ قومه : أی خیارهم . [أو] من أشرفهم وأحسبهم (النهایه : ج 5 ص 184 «وسط») .
2- .الفردوس : ج 2 ص 273 ح 3268 عن عبد اللّه بن عمرو ، کنز العمّال : ج 3 ص 28 ح 5293 .
3- .النَّمَطُ : الجماعه من الناس أمرهم واحد (النهایه : ج 5 ص 119 «نمط») .
4- .یرجع إلیهم الغالی ویلحق بهم التالی : فالغالی من یقول فی أهل البیت علیهم السلام ما لا یقولون فی أنفسهم ؛ کمن یدّعی فیهم النبوّه والإلهیّه ، والتالی : المرتاد یرید الخیر لیبلغه (مجمع البحرین : ج 2 ص 1332«غلا») .
5- .عیون الأخبار لابن قتیبه : ج 1 ص 326 عن النعمان بن سعد ، المصنّف لابن أبی شیبه : ج 8 ص 155 ح 4عن زبید وفیه «خیر الناس هذا» بدل «خیر هذه الاُمّه» وراجع : الکافی : ج 1 ص 101 ح 3 وتفسیر العیّاشی : ج 1 ص 63 ح 111 .
6- .الشُّهرَه : ظهور الشیء فی شُنعهٍ حتّی یَشهَره الناس (النهایه : ج 2 ص 515 «شهر») .
7- .فی طبعه النجف : «یصیبون» بدل «یتصوّنون» .
8- .نَمَارِقُ : وسائد واحدتها نمرقه بکسر النون وفتحها ، وفی الحدیث : «نحن النمرقه الوسطی» ؛ له ولأهل بیته ، باعتبار کونهم أئمّه العدل ، یستند الخلق إلیهم فی تدبیر معاشهم (مجمع البحرین : ج 3 ص1835 «نمرق») .
9- .تاریخ الیعقوبی : ج 2 ص 210 .

ص: 277



ب - میانه روها
ب میانه روهاپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مهربانان امّتِ من ، میانه روهای آن اند .

امام علی علیه السلام :بهترین های این امّت ، گروه های میانه روند که تندروان ، به سوی آنان بازمی گردند و واپس ماندگان ، به ایشان می پیوندند .

تاریخ الیعقوبی :گروهی از اهالی غرب ، نزد علی علیه السلام آمدند . به ایشان فرمود : «آیا در میان شما ، کسی هست که خودش را شُهره کرده باشد ، به طوری که جز به آن ، شناخته نشود؟» . گفتند : آری . فرمود : «آیا در میان شما گروهی بینابین هستند که از بدی ها و گناهان ، خودداری کنند و به کارهای نیک ، اقدام نمایند؟» . گفتند : آری . فرمود : «اینان ، بهترین افراد امّت محمّد صلی الله علیه و آله هستند . اینان ، تکیه گاه میانه اند . تندروها ، به سوی آنان بر می گردند و کُنْدروها ، به آنان می پیوندند» .

.


ص: 278

ج السُّمَحاءُالإمام الصادق علیه السلام :خِیارُکُم سُمَحاؤُکُم ، وشِرارُکُم بُخَلاؤُکُم. (1)

د حَمَلَهُ القُرآنِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أشرافُ اُمَّتی حَمَلَهُ القُرآنِ ، وأصحابُ اللَّیلِ. (2)

ه الدُّعاهُ إلَی اللّهِ عز و جلرسول اللّه صلی الله علیه و آله :خِیارُ اُمَّتی مَن دَعا إلَی اللّهِ تَعالی ، وحَبَّبَ عِبادَهُ إلَیهِ. (3)

و أحاسِنُهُم أخلاقارسول اللّه صلی الله علیه و آله :خِیارُ اُمَّتی أحاسِنُهُم أخلاقا. (4)

مسند ابن حنبل عن أبی هریره:قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : اُنَبِّئُکُم بِخِیارِکُم ؟ قالوا : بَلی یا رَسولَ اللّهِ . قالَ : خِیارُکُم أطوَلُکُم أعمارا ، وَأَحسَنُکُم أخلاقا. (5)

.

1- .الکافی : ج 4 ص 41 ح 15 ، الأمالی للمفید : ص 291 ح 9 ، الخصال : ص 96 ح 42 ، الأمالی للطوسی :ص68 ح 98 کلّها عن جمیل بن درّاج ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 61 ح 1707 ، بحار الأنوار : ج 71 ص 350 ح 3 .
2- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 399 ح 5855 ، الخصال : ص 7 ح 21 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 138 ح 6 ؛ المعجم الکبیر : ج 12 ص 97 ح 12662 ولیس فیه «وأصحاب اللیل» ، شعب الإیمان : ج 2 ص 556 ح2703 ، تاریخ بغداد : ج 8 ص 80 الرقم 4166 کلّها عن ابن عبّاس ، کنز العمّال : ج 1 ص 510 ح2259 .
3- .الجامع الصغیر : ج 1 ص 615 ح 3979 ، کنز العمّال : ج 10 ص 152 ح 28779 کلاهما نقلاً عن ابن النجّار عن أبی هریره .
4- .الأدب المفرد : ص 378 ح 1308 ، السنن الکبری : ج 10 ص 326 ح 20800 نحوه ، الفردوس : ج 2 ص369 ح 3646 کلّها عن أبی هریره ، کنز العمّال : ج 3 ص 561 ح 7910 .
5- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 368 ح 9246 ، صحیح ابن حبّان : ج 2 ص 234 ح 484 ، السنن الکبری : ج 3ص 520 ح 6528 وفیه «ألا اُخبرکم» بدل «اُنبّئکم» و«أعمالاً» بدل «أخلاقا» ، موارد الظمآن : ص 474 ح1919 ، کنز العمّال : ج 3 ص 8 ح 5167 .

ص: 279



ج - گشاده دستان
د - حاملان قرآن
ه - دعوتگران به خدا
و - نیک خوترین ها
ج گشاده دستانامام صادق علیه السلام :بهترین افراد شما ، گشاده دستانِ شمایند و بدترین افراد شما ، بخیلانتان اند .

د حاملان قرآنپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شریفان امّت من ، حاملان قرآن و شب خیزان اند .

ه دعوتگران به خداپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترین فرد امّت من ، کسی است که به خداوند متعال ، دعوت کند و بندگانش را محبوب او گردانَد .

و نیک خوترین هاپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترین کسانِ امّت من ، آنان اند که اخلاقشان نیکوتر است.

مسند ابن حنبل به نقل از اَبو هُرَیره :پیامبر خدا فرمود : «شما را از بهترین هایتان خبر دهم؟» . گفتند : آری ، ای پیامبر خدا ! فرمود : «بهترین های شما ، آنان اند که عمرشان ، درازتر و اخلاقشان ، نیکوتر است» .

.


ص: 280

ز أزهَدُهُم فِی الدُّنیا وأَرغَبُهُم فِی الآخِرَهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :خَیرُ اُمَّتی أزهَدُهُم فِی الدُّنیا ، وأَرغَبُهُم فِی الآخِرَهِ. (1)

ح المُستَبشِرونَ عِندَ الإِحسانِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :خِیارُ اُمَّتی مَن شَهِدَ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ ، وأنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ ورَسولُهُ ، والَّذینَ إذا أحسَنُوا استَبشَروا ، وإذا أساؤُوا استَغفَروا. (2)

عنه صلی الله علیه و آله :خِیارُ اُمَّتِیَ الَّذین إذا سافَروا أفطَروا وقَصَّروا ، وإذا أحسَنُوا استَبشَروا ، وإذا أساؤُوا استَغفَروا. (3)

ط مَن یُرجی خَیرُهُ ویُؤمَنُ شَرُّهُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :خَیرُکُم مَن یُرجی خَیرُهُ ویُؤمَنُ شَرُّهُ ، وشَرُّکُم مَن لا یُرجی خَیرُهُ ولا یُؤمَنُ شَرُّهُ. (4)

.

1- .تنبیه الخواطر : ج 2 ص 123 .
2- .المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 566 ح 4481 ، حلیه الأولیاء : ج 6 ص 120 الرقم 359 کلاهما عن عروه بن رویم ، کنز العمّال : ج 16 ص 110 ح 44083 .
3- .الکافی : ج 4 ص 127 ح 4 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 141 ح 1978 کلاهما عن أبان بن تغلب عن الإمام الباقر علیه السلام ، الخصال : ص 317 ح 99 ، الأمالی للصدوق : ص 60 ح 18 کلاهما عن محمّد بن مسلم عن الإمام الباقر علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه ، بحار الأنوار : ج 69 ص 305 ح 26 ؛ المعجم الأوسط : ج 6 ص 334 ح 6558 عن جابر ، کنز العمّال : ج 1 ص 478 ح 2086 .
4- .سنن الترمذی : ج 4 ص 528 ح 2263 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 298 ح 8820 ، صحیح ابن حبّان : ج 2 ص 285 ح 527 کلّها عن أبی هریره ، الأدب المفرد : ص 59 ح 159 عن أبی الدرداء ، المصنّف لابن أبیشیبه : ج 8 ص 144 ح 129 عن سعید المقبری ، کنز العمّال : ج 15 ص 770 ح 43025 .

ص: 281



ز - بی اعتناترینِ آنان به دنیا و راغب ترینشان به آخرت
ح - شاد شوندگان به هنگام نیکی کردن
ط - کسی که خیررسان و بی آزار است
ز بی اعتناترینِ آنان به دنیا و راغب ترینشان به آخرتپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترین فرد امّت من ، کسی است که به دنیا ، بی رغبت تر و به آخرت ، راغب تر باشد .

ح شاد شوندگان به هنگام نیکی کردنپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترین فرد امّت من ، کسی است که گواهی می دهد معبودی جز خدای یکتا نیست و شریکی ندارد ، و محمّد ، بنده و فرستاده اوست و آنان که هر گاه کار نیک انجام دهند ، شادمان می شوند و هر گاه بد انجام دهند ، آمرزش می طلبند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترین های امّت من ، کسانی اند که هر گاه سفر کنند ، روزه نگیرند و [نمازشان را] شکسته بخوانند و هر گاه نیکی کنند ، شادمان شوند و هر گاه بدی (گناه) کنند ، آمرزش بطلبند .

ط کسی که خیررسان و بی آزار استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترینِ شما ، کسی است که به خیرش امید رود و از شرّش ایمنی باشد . بدترینِ شما ، کسی است که به خیرش امید نرود و از شرّش ایمنی نباشد .

.


ص: 282

ی مَن یَستَبشِرُ جَهرا ویَبکی سِرّارسول اللّه صلی الله علیه و آله :خَیرُ اُمَّتی فیما نَبَّأَنِیَ المَلَأُ الأَعلی قَومٌ یَستَبشِرونَ جَهرا مِن سَعَهِ رَحمَهِ رَبِّهِم ، ویَبکونَ سِرّا مِن ألیمِ عُقوبَتِهِ. (1)

ک مَن یُذَکِّرُ اللّهَ عزّ و جلّ رُؤیَتُهُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :خِیارُکُمُ الَّذینَ إذا رُؤوا ذُکِرَ اللّهُ تَعالی. (2)

عنه صلی الله علیه و آله :ألا أدُلُّکُم عَلی خِیارِ هذِهِ الاُمَّهِ ؛ الَّذینَ إذا رآهُمُ النّاسُ ذَکَرُوا اللّهَ ، وَإذا ذُکِرَ اللّهُ عِندَهُم أعانوا عَلی ذِکرِهِ. (3)

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ خِیارَکُمُ الَّذینَ إذا نُظِرَ إلَیهِم ذُکِرَ اللّهُ. (4)

ل مَن إذا غَضِبَ رَجَعَرسول اللّه صلی الله علیه و آله :خِیارُ اُمَّتی أحِدّاؤُهُم (5) ، الَّذینَ إذا غَضِبوا رَجَعوا. (6)

.

1- .تنبیه الخواطر : ج 2 ص 123 ؛ المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 19 ح 4294 عن عیاض بن سلیمان نحوه ، کنز العمّال : ج 1 ص 162 ح 815 .
2- .مسند ابن حنبل : ج 10 ص 443 ح 27672 ، سنن ابن ماجه : ج 2 ص 1379 ح 4119 ، الأدب المفرد : ص103 ح 323 ، المعجم الکبیر : ج 24 ص 167 ح 423 ، المنتخب من مسند عبد بن حمید : ص 457 ح1580 کلّها عن أسماء بنت یزید الأنصاریّه ، کنز العمّال : ج 1 ص 419 ح 1788 .
3- .کنز العمّال : ج 1 ص 440 ح 1900 نقلاً عن ابن شاهین عن ابن عبّاس .
4- .الکافی : ج 2 ص 225 ح 12 عن أبی الحسن الأصبهانی عن الإمام الصادق علیه السلام ، مشکاه الأنوار : ص 194 ح516 ، بحار الأنوار : ج 75 ص 81 ح 29 .
5- .قال ابن الأثیر : الحِدَّهُ : المضاء فی الدِّین والصلابه والقصد فی الخیر ، ومنه الحدیث : «خیار اُمّتیأحدّاؤها» (النهایه : ج 1 ص 353 «حدد») .
6- .المعجم الأوسط : ج 6 ص 60 ح 5793 ، مسند الشهاب : ج 2 ص 243 ح 1277 و 1278 کلّها عن قنبر عن الإمام علیّ علیه السلام ، کنز العمّال : ج 3 ص 127 ح 5805 .

ص: 283



ی - کسی که در آشکار ، شاد و در نهان ، گریان است
ک - کسی که دیدن او ، انسان را به یاد خدا می اندازد
ل - کسی که هر گاه خشمگین شود ، خویشتنداری می کند
ی کسی که در آشکار ، شاد و در نهان ، گریان استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترین افراد امّت من آن گونه که فرشتگان مقرّب به من خبر داده اند ، مردمانی اند که در آشکار ، از گستردگی رحمت پروردگارشان شادند و در نهان ، از [بیم] کیفر دردناک او می گِریند .

ک کسی که دیدن او ، انسان را به یاد خدا می اندازدپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترینِ شما ، کسانی اند که هر گاه دیده شوند ، خداوند متعال ، یاد شود .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آیا شما را به بهترین افراد این امّت ، راه نمایی نکنم؟ کسانی که هر گاه مردم ، آنان را ببینند ، خدا را یاد کنند و هر گاه خدا نزد آنان یاد شود ، بر یادِ او کمک کنند .

امام علی علیه السلام :بهترینِ شما ، کسانی اند که [دیگران] هر گاه به آنان می نگرند ، به یاد خدا می افتند .

ل کسی که هر گاه خشمگین شود ، خویشتنداری می کندپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترین افراد امّت من ، تندمزاجانی هستند که هر گاه خشمگین شوند ، خویشتنداری می ورزند .

.


ص: 284

م القانِعُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :خِیارُ المُؤمِنینَ القانِعُ ، وشِرارُهُمُ الطّامِعُ. (1)

ن العَفیفُالفردوس عن ابن عبّاس عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :خِیارُ اُمَّتِیَ الَّذینَ یَعِفّونَ إذا آتاهُمُ اللّهُ عز و جلمِنَ البَلاءِ شَیئا . [قالوا : وأَیُّ البَلاءِ ؟ قالَ :] (2) العِشقُ. (3)

س المُتأهِّلونُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :خِیارُ اُمَّتِیَ المُتَأَهِّلونَ ، وشِرارُ اُمَّتِیَ العُزّابُ. (4)

ع الَّذینَ یَعمَلونَ بِالرُّخَصِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أفضَلُ اُمَّتِیَ الَّذینَ یَعمَلونَ بِالرُّخَصِ. (5)

13 / 3جَوامِعُ صِفاتِ خِیارِ الاُمَّهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :خَیرُ اُمَّتی مَن هَدَمَ شَبابَهُ فی طاعَهِ اللّهِ ، وفَطَمَ نَفسَهُ عَن لَذّاتِ الدُّنیا ، وتَوَلَّهَ (6) بِالآخِرَهِ ، إنَّ جَزاءَهُ عَلَی اللّهِ أعلی مَراتِبِ الجَنَّهِ. (7)

.

1- .مسند الشهاب : ج 2 ص 241 ح 1274 و 1275 ، الفردوس : ج 2 ص 177 ح 2885 ،کنز العمّال : ج 3 ص 391 ح 7095 نقلاً عن القضاعی وکلّها عن أبی هریره .
2- .ما بین المعقوفین أثبتناه من کنز العمّال .
3- .الفردوس : ج 2 ص 174 ح 2867 ، کنز العمّال : ج 3 ص 373 ح 7001 .
4- .جامع الأخبار : ص 273 ح 748 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 221 ح 32 .
5- .الفردوس : ج 1 ص 358 ح 1443 ، کنز العمّال : ج 3 ص 34 ح 5340 نقلاً عن ابن لال وکلاهما عن عمر بن الخطّاب .
6- .الوَلَهُ : ذهاب العقل والتحیّر من شدّه الوجد (الصحاح : ج 6 ص 2256 «وله») .
7- .تنبیه الخواطر : ج 2 ص 123 .

ص: 285



م - قانع
ن - پاک دامن
س - متأهّل
ع - کسانی که به رُخصت ها عمل می کنند
13 / 3 مجموعه صفاتِ بهترین های امّت

م قانعپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترینِ مؤمنان ، شخص قانع است و بدترینشان ، شخصِ آزمند .

ن پاک دامنالفردوس به نقل از ابن عبّاس :پیامبر خدا فرمود : «بهترین های امّت من ، کسانی هستند که هر گاه خداوند عز و جل به چیزی از بلا گرفتارشان سازد ، پاک دامنی می ورزند». گفتند : کدام بلا؟ فرمود : «عشق» .

س متأهّلپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترین افراد امّتم ، متأهّلان اند و بدترین افراد امّتم ، عَزَب ها .

ع کسانی که به رُخصت ها عمل می کنندپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برترین افراد امّتم ، کسانی هستند که به رخصت ها عمل می کنند . (1)

13 / 3مجموعه صفاتِ بهترین های امّتپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترینِ امّت من ، کسی است که جوانی اش را در طاعت خدا سپری کند، [طفل] نفس خویش را از [شیر] لذّت های دنیا ، باز گیرد و شیدای آخرت باشد. پاداش چنین کسی در نزد خدا ، بالاترین مراتبِ بهشت است .

.

1- .. به رخصت ها عمل کنند : حلال های خدا و نعمت های خدا را بر خود ، حرام نکنند و از آنچه خدا در دنیا نصیبشان ساخته ، بهره ببرند .

ص: 286

عنه صلی الله علیه و آله :خَیرُ اُمَّتِیَ الَّذینَ لَم یُوَسَّع عَلَیهِم حَتّی یَبطَروا (1) ، ولَم یُضَیَّق عَلَیهِم حَتّی یَسأَلوا. (2)

عنه صلی الله علیه و آله :خَیرُ اُمَّتی مَن إذا سُفِهَ عَلَیهِمُ احتَمَلوا ، وإذا جُنِیَ عَلَیهِم غَفَروا ، وإذا اُوذوا صَبَروا. (3)

المستدرک علی الصحیحین عن عیاض بن سلیمان :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : خِیارُ اُمَّتی فیما أنبَأَنِیَ المَلَأُ الأَعلی قَومٌ یَضحَکونَ جَهرا فی سَعَهِ رَحمَهِ رَبِّهِم عز و جل ، ویَبکونَ سِرّا مِن خَوفِ شِدَّهِ عَذابِ رَبِّهِم عز و جل ، ویَذکُرونَ رَبَّهُم بِالغَداهِ وَالعَشِیِّ فِی البُیوتِ الطَّیِّبَهِ المَساجِدِ ، ویَدعونَهُ بِأَلسِنَتِهِم رَغَبا ورَهَبا ، ویَسأَلونَهُ بِأَیدیهِم خَفضا ورَفعا ، ویُقبِلونَ بِقُلوبِهِم عَودا وبَدءَا ، فَمَؤونَتُهُم عَلَی النّاسِ خَفیفَهٌ ، وعَلی أنفُسِهِم ثَقیلَهٌ ، یَدِبّونَ فِی الأَرضِ حُفاهً عَلی أقدامِهِم کَدَبیبِ النَّملِ ، بِلا مَرَحٍ ولا بَذَخٍ ، یَمشونَ بِالسَّکینَهِ ، ویَتَقَرَّبونَ بِالوَسیلَهِ ، ویَقرَؤونَ القُرآنَ ، ویُقَرِّبونَ القُربانَ ، ویَلبَسونَ الخُلقانَ. (4) عَلَیهِم مِنَ اللّهِ تَعالی شُهودٌ حاضِرَهٌ ، وعَینٌ حافِظَهٌ ، یَتَوَسَّمونَ (5) العِبادَ، ویَتَفَکَّرونَ فِی البِلادِ ، أرواحُهُم فِی الدُّنیا وقُلوبُهُم فِی الآخِرَهِ ، لَیسَ لَهُم هَمٌّ إلّا أمامَهُم ، أعَدُّوا الجِهازَ لِقُبورِهِم ، وَالجَوازَ لِسَبیلِهِم ، وَالاِستِعدادَ لِمَقامِهِم . ثُمَّ تَلا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : «ذَلِکَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِی وَ خَافَ وَعِیدِ» (6) . (7)

.

1- .البَطَرُ : الطغیان عند النعمه وطول الغنی (النهایه : ج 1 ص 135 «بطر») .
2- .تنبیه الخواطر : ج 2 ص 123 ؛ اُسد الغابه : ج 1 ص 522 الرقم 712 ، الإصابه : ج 1 ص 576 الرقم 1119 کلاهما عن ابن الجذع عن أبیه وفیهما «لم یعطوا» بدل «لم یوسّع علیهم» و «لم یقتّر» بدل «لم یضیّق» ، التاریخ الکبیر : ج 8 ص 433 الرقم 3608 نحوه وفیه «أکثر» بدل «خیر» ، کنز العمّال : ج 3 ص 390 ح 7088 .
3- .تنبیه الخواطر : ج 2 ص 123 .
4- .ثوبٌ خَلَقٌ ، أی بالٍ ، والجمع خُلقانٌ (الصحاح : ج 4 ص 1472 «خلق») .
5- .تَوَسَّمَ الشیءَ : تَفَرَّسَهُ (القاموس المحیط : ج 4 ص 186 «وسم») .
6- .إبراهیم : 14 .
7- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 19 ح 4294 ، شعب الإیمان : ج 1 ص 478 ح 765 ، اُسد الغابه : ج4 ص 313 الرقم 4154 ولیس فیه ذیله من «ویقرؤون القرآن» ، حلیه الأولیاء : ج 1 ص 16 عن عیّاض بن غنم نحوه ، کنز العمّال : ج 1 ص 162 ح 815 .

ص: 287

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترین های امّتم ، کسانی اند که نه چندان در گشایش قرار داده شده اند که سرمست شوند و نه چندان در تنگی نهاده شده اند که دست نیاز ، دراز کنند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترین های امّت من ، آنان اند که هر گاه به ایشان گستاخی شود ، بردباری ورزند و هر گاه به آنان جنایتی شود ، ببخشند و هر گاه آزار و اذیت شوند ، شکیبایی کنند .

المستدرک علی الصحیحین به نقل از عیاض بن سلیمان :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «بهترین های امّتم آن طور که فرشتگان مقرّب به من خبر داده اند ، مردمانی اند که در آشکار ، از فراگیری رحمت پروردگارشان [نسبت به خود] خندان اند و در نهان ، از ترسِ سختی عذاب پروردگارشان می گِریند . هر بام و شام ، در خانه های پاک ، یعنی مسجدها ، پروردگارشان را یاد می کنند و با زبان هایشان ، از سرِ امید و بیم ، او را می خوانند و در هر فراز و نشیب ، دستِ خواهش به سوی او دراز می کنند و هماره رویِ دل به سوی او دارند . برای مردم ، کم زحمت اند و برای خود ، پُرزحمت . با پاهای برهنه ، مورچه وار (آرام و بی آزار) بر روی زمین می روند ، بی سرمستی و غرور . با وقار ، راه می روند و با وسیله (توسّل) ، (1) خود را به خدا نزدیک می سازند . قرآن ، تلاوت می کنند و قربانی می کنند و جامه ژنده می پوشند. خداوند متعال را بر آنان ، گواهانی حاضر و چشمی ناظر است . بندگان را به دقّت می نگرند و مورد توجّه قرار می دهند و در آبادی ها می اندیشند . ارواحشان در دنیا و دل هایشان در آخرت است . دغدغه ای جز آخرتِ خود ندارند . برای گورهای خود ، بار و بُنه و برای راهشان ، گذرنامه آماده کرده اند و خویشتن را برای ایستادنگاهشان [در برابر پروردگارشان] مهیّا ساخته اند» . پیامبر خدا ، سپس ، این آیه را تلاوت کرد : «این ، برای کسی است که از ایستادن [در محشر به هنگام حساب ]در پیشگاه من بترسد و از تهدیدم بیم داشته باشد» .

.

1- .. اشاره است به آیه 35 از سوره مائده .

ص: 288

مسند أبی یعلی عن أبی سعید الخدریّ :کُنّا عِندَ بَیتِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فی نَفَرٍ مِنَ المُهاجِرینَ وَالأَنصارِ ، فَخَرَجَ عَلَینا فَقالَ : ألا اُخبِرُکُم بِخِیارِکُم ؟ قالوا : بَلی . قالَ : خِیارُکُمُ الموفونَ المُطَیَّبونَ ، إنَّ اللّهَ یُحِبُّ الخَفِیَّ التَّقِیَّ. (1)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَلزَمُ اُمَّتِیَ الحَقُّ فی أربَعٍ : یُحِبّونَ التّائِبَ ، ویُعینونَ المُحسِنَ ، ویَستَغفِرونَ لِلمُذنِبِ ، ویَدعونَ لِلمَلَأِ. (2)

13 / 4شِرارُ الاُمَّهِأ وُلاهُ الجَورِالإمام علیّ علیه السلام :وُلاهُ الجَورِ شِرارُ الاُمَّهِ ، وأَضدادُ الأَئِمَّهِ. (3)

.

1- .مسند أبی یعلی : ج 2 ص 17 ح 1047 ، کنز العمّال : ج 3 ص 436 ح 7326 و راجع : مسند ابن حنبل : ج10 ص 134 ح 26372 والمعجم الصغیر : ج 2 ص 99 .
2- .مشکاه الأنوار : ص 263 ح 780 عن الإمام الصادق علیه السلام ، الخصال : ص 239 ح 88 عن عبد اللّه بن سنان عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه وفیه «یرحمون الضعیف» بدل «یدعون للملأ» ، بحار الأنوار : ج 6 ص 20ح10 .
3- .غرر الحکم : ج 6 ص 239 ح 10122 .

ص: 289



13 / 4 بدترین های امّت

الف - حکمرانان ستمگر
مسند أبی یعلی به نقل از ابو سعید خُدری :با جمعی از مهاجران و انصار ، کنار خانه پیامبر صلی الله علیه و آله بودیم که ایشان بیرون آمد و فرمود : «آیا شما را از بهترینان شما آگاه نسازم؟» . گفتند : چرا . فرمود : «بهترین های شما وفاداران [ به پیمان ها] و مُطیَّبان (1) هستند . خداوند ، گم نام پرهیزگار را دوست دارد» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امّت من ، چهار وظیفه دارند : توبه کار را دوست بدارند ؛ نیکوکار را یاری برسانند ؛ برای گنهکار آمرزش بطلبند ؛ و برای عموم ، دعا کنند .

13 / 4بدترین های امّتالف حکمرانان ستمگرامام علی علیه السلام :حکمرانانِ ستمگر ، بدترین های امّت و دشمن امامان [هدایت]اند .

.

1- .. مطیَّبان : چند تیره از عرب بودند که پیش از اسلام، در خانه عبد اللّه بن جدعان جمع شدند و پیمان بستند که همواره از کعبه دفاع و از ستم دیده حمایت کنند، و عاتکه ، دختر عبد المطلب ، ظرف عطری آورد و آن عدّه ، دست های خود را به نشانه بیعت و هم پیمانی در آن فرو بردند . از این رو به مُطیّبان، موسوم شدند. این پیمان ، به «حلف الفضول» نیز معروف است و پیامبر صلی الله علیه و آله نیز در آن حضور و شرکت داشت. احتمال دارد مراد از مطیّبان ، کلیه کسانی باشند که در دفاع از ستم دیده و پایبندی به پیمان ها به روش آنها بروند .

ص: 290

ب المُترَفونَرسول اللّه صلی الله علیه و آله :شِرارُ اُمَّتِیَ الَّذینَ وُلِدوا فِی النَّعیمِ (1) وغُذُّوا بِهِ ، یَأکُلونَ طَیِّبَ الطَّعامِ ، ویَلبَسونَ لَیِّنَ الثِّیابِ ، وإِذا تَکَلَّموا لَم یَصدُقوا. (2)

عنه صلی الله علیه و آله :سَیَکونُ ناسٌ مِن اُمَّتی یولَدونَ فِی النَّعیمِ ویُغَذَّونَ بِهِ ، هِمَّتُهُم ألوانُ الطَّعامِ وَالشَّرابِ ، ویُمدَحونَ بِالقَولِ ، اُولئِکَ شِرارُ اُمَّتی. (3)

عنه صلی الله علیه و آله :سَیَکونُ رِجالٌ مِن اُمَّتی یَأکُلونَ ألوانَ الطَّعامِ ، ویَشرَبونَ ألوانَ الشَّرابِ ، ویَلبَسونَ ألوانَ الثِّیابِ ، یَتَشَدَّقونَ (4) فِی الکَلامِ ، اُولئِکَ شِرارُ اُمَّتی. (5)

عنه صلی الله علیه و آله :شِرارُ اُمَّتی قَومٌ وُلِدوا فِی النَّعیمِ وغُذّوا بِهِ ، یَأکُلونَ مِنَ الطَّعامِ ألوانا ، ویَلبَسونَ مِنَ الثِّیابِ ألوانا ، ویَرکَبونَ مِنَ الدَّوابِّ ألوانا ، یَتَشَدَّقونَ فِی الکَلامِ. (6)

عنه صلی الله علیه و آله :شِرارُ اُمَّتِیَ الَّذینَ وُلِدوا فِی النَّعیمِ وغُذّوا بِهِ ، وإِنَّما نَهمَتُهُم (7) ألوانُ الطَّعامِ وَالثِّیابِ ، ویَتَشَدَّقونَ فِی الکَلامِ. (8)

.

1- .فی الطبعه المعتمده من الکافی : «فی النعم»، والصواب ما أثبتناه کما فی النسخ المخطوطه منه والمصادرالاُخری .
2- .الکافی : ج 4 ص 127 ح 4 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 141 ح 1978 کلاهما عن أبان بن تغلب عن الإمام الباقر علیه السلام ، وسائل الشیعه : ج 7 ص 125 ح 13149 ؛ الفردوس : ج 2 ص 369 ح 3648 عن ابن عبّاس ولیس فیه ذیله من «وإذا تکلّموا» ، کنز العمّال : ج 3 ص 215 ح 6225 .
3- .الأمالی للطوسی : ص 538 ح 1162 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 380 ح 2661 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص66 کلّها عن أبی ذرّ ، بحار الأنوار : ج 77 ص 90 ح 3 .
4- .المتشدِّقون : المتوسّعون فی الکلام من غیر احتیاط واحتراز . وقیل : أراد بالمتشدّق : المستهزئ بالنّاس یلوی شدقه بهم وعلیهم (النهایه : ج 2 ص 453 «شدق») .
5- .المعجم الأوسط : ج 3 ص 24 ح 2351 ، المعجم الکبیر : ج 8 ص 107 ح 7512 و 7513 ، مسند الشامیّین : ج 2 ص 342 ح 1458 ، حلیه الأولیاء : ج 6 ص 90 الرقم 342 کلّها عن أبی اُمامه ، کنز العمّال : ج 3 ص561 ح 7911 .
6- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 657 ح 6418 ، المعجم الأوسط : ج 7 ص 372 ح 7761 ولیس فیه وسطه من «ویلبسون» إلی «ألوانا» الثالثه وکلاهما عن عبد اللّه بن جعفر ، شعب الإیمان :ج 5 ص 33 ح 5669 عن فاطمه علیهاالسلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه ، کنز العمّال : ج 3 ص 561 ح 7913 .
7- .النَّهْمه : بُلوغُ الهمَّهِ فی الشّیء (النهایه : ج 5 ص 138 «نهمَ») .
8- .حلیه الأولیاء : ج 6 ص 120 الرقم 359 ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 566 ح 4481 نحوه و کلاهما عن عروه بن رویم ، کنز العمّال : ج 16 ص 110 ح 44083 .

ص: 291



ب - نازپروردگان
ب نازپروردگانپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بدترین افراد امّت من ، کسانی هستند که در ناز و نعمت ، زاده و پرورده شده اند ، خوراک های لذیذ می خورند ، جامه های نرم می پوشند و هر گاه سخن بگویند ، راست نمی گویند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :به زودی ، مردمانی از امّت من خواهند آمد که در ناز و نعمت به دنیا می آیند و در ناز و نعمت ، پرورده می شوند ، همّ و غمّشان خوراک ها و نوشیدنی های رنگارنگ است و از آنان ، مدح می شود . اینان ، بدترین های امّت من هستند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :به زودی ، مردانی از امّت من خواهند آمد که غذاهای رنگارنگ می خورند و نوشیدنی های رنگارنگ می نوشند و جامه های رنگارنگ می پوشند و بی پروا ، درازگویی می کنند . (1) اینان ، بدترین های امّت من هستند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بدترین افراد امّت من ، گروهی هستند که در ناز و نعمت ، زاده و پرورده می شوند ، خوراک های رنگارنگ می خورند و جامه های رنگارنگ می پوشند و مَرکب های رنگارنگ ، سوار می شوند و گزافه گویی می کنند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بدترین های امّت من ، کسانی هستند که در ناز و نعمت ، زاده و پرورده می شوند ، به خوراک ها و جامه های رنگارنگ ، اشتهای سیری ناپذیر دارند و گزافه گویی می کنند .

.

1- .. تعبیر «التشدّق فی الکلام» که در متن عربی حدیث آمده ، به معنای : لاف زدن ، گزافه گویی کردن ، پُرچانگی کردن ، متکلّفانه سخن گفتن و لفظ پردازی کردن است .

ص: 292

راجع : هذه الموسوعه : ج 4 ص 366 (الأکل / الفصل الرابع / ذمّ أکل الألوان من الطعام) .

ج الَّذینَ یُکرَمونَ مَخافَهَ شَرِّهِمرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ألا إنَّ شِرارَ اُمَّتِیَ الَّذین یُکرَمونَ مَخافَهَ شَرِّهِم ، ألا ومَن أکرَمَهُ النّاسُ اتِّقاءَ شَرِّهِ فَلَیسَ مِنّی. (1)

13 / 5جَوامِعُ صِفاتِ شِرارِ الاُمَّهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :شِرارُ اُمَّتِیَ الثَّرثارونَ (2) ، المُتَشَدِّقونَ (3) ، المُتَفَیهِقونَ (4) . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :شِرارُ اُمَّتِیَ الوَحدانِیُّ (6) المُعجَبُ بِدینِهِ ، المُرائی بِعَمَلِهِ ، المُخاصِمُ بِحُجَّتِهِ . (7)

.

1- .الخصال : ص 14 ح 49 عن السکونی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تحف العقول : ص 58 ،بحار الأنوار : ج 75 ص 279 ح 1 .
2- .الثرثارون : هُم الذین یکثرون الکلام تکلُّفا وخروجا عن الحقّ . والثرثره : کثره الکلام وتردیده (النهایه :ج 1 ص 209 «ثرثر») .
3- .الأشداق : جوانب الفم . والمتشدّقون : المتوسّعون فی الکلام من غیر احتیاط واحتراز ، وقیل : أراد بالمتشدّق : المستهزئ بالناس یلوی شدقه بهم وعلیهم (النهایه : ج 2 ص 453 «شدق») .
4- .المتفیهقون : هم الذین یتوسّعون فی الکلام ویفتحون به أفواههم (النهایه : ج 3 ص 482 «فهق») .
5- .الأدب المفرد : ص 378 ح 1308 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 301 ح 8830 نحوه ولیس فیه «المتفیهقون» ، السنن الکبری : ج 10 ص 326 ح 20800 وکلّها عن أبی هریره ، شعب الإیمان : ج 6 ص 234 ح 7988 عن ابن عبّاس وفیه «إنّ شرارکم» بدل «شرار اُمّتی» ، کنز العمّال : ج 3 ص 8 ح 5166 وراجع : سنن الترمذی : ج 4 ص 370 ح 2018 والمعجم الکبیر : ج 22 ص 221 ح 588 .
6- .قال ابن الأثیر : یرید بالوحدانی : المفارق للجماعه ، المنفرد بنفسه ، وهو منسوب إلی الوحده : الانفراد(النهایه : ج 5 ص 160 «وحد») .
7- .کنز العمّال : ج 3 ص 515 ح 7675 نقلاً عن أبی الشیخ عن ثوبان .

ص: 293



ج - کسانی که از بیم گزندشان ، مورد احترام قرار می گیرند
13 / 5 مجموعه صفات بدترین های امت

ر . ک : همین دانش نامه : ج 4 ص 367 (غذا خوردن / فصل چهارم / نکوهش خوردن غذاهای متنوّع) .

ج کسانی که از بیم گزندشان ، مورد احترام قرار می گیرندپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بدانید! بدترین افراد امّت من ، کسانی هستند که از بیم گزندشان مورد احترام قرار می گیرند . بدانید! کسی که مردم از بیم گزندش به او احترام بگذارند ، از من نیست .

13 / 5مجموعه صفات بدترین های امتپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بدترین افراد امّت من ، آنان اند که پُرگوی گزافه گوی وِرّاج اند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بدترین فرد امّت من ، کسی است که تک رو ، و به دینش مغرور ، و در کردارش ریاکار باشد و بر سر حرف خود ، با دیگران به ستیزه پردازد .

.


ص: 294

عنه صلی الله علیه و آله :شِرارُ اُمَّتی مَن یَلِی القَضاءَ ، إنِ اشتَبَهَ عَلَیهِ لَم یُشاوِر ، وإن أصابَ بَطِرَ ، وإن غَضِبَ عَنَّفَ (1) ، وکاتِبُ السُّوءِ کَالعامِلِ بِهِ. (2)

13 / 6جَزاءُ شِرارِ الاُمَّهِمجمع البیان عن البراء بن عازب :کانَ مُعاذُ بنُ جَبَلٍ جالِسا قَریبا مِن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی مَنزِلِ أبی أیّوبَ الأَنصارِیِّ ، فَقالَ مُعاذٌ : یا رَسولَ اللّهِ ، أرَأَیتَ قَولَ اللّهِ تَعالی : «یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا» (3) الآیاتِ ؟ فَقالَ : یا مُعاذُ ، سَأَلتَ عَن عَظیمٍ مِنَ الأَمرِ ! ثُمَّ أرسَلَ عَینَیهِ ، ثُمَّ قالَ : یُحشَرُ عَشَرَهُ أصنافٍ مِن اُمَّتی أشتاتاً ، قَد مَیَّزَهُمُ اللّهُ مِنَ المُسلِمینَ وبَدَّلَ صُوَرَهُم ، بَعضُهُم عَلی صورَهِ القِرَدَهِ ، وبَعضُهُم عَلی صورَهِ الخَنازیرِ ، وبَعضُهُم مُنَکَّسونَ ؛ أرجُلُهُم مِن فَوقٍ ، ووُجوهُهُم مِن تَحتٍ ، ثُمَّ یُسحَبونَ عَلَیها ، وبَعضُهُم عُمیٌ یَتَرَدَّدونَ ، وبَعضُهُم صُمٌّ بُکمٌ لا یَعقِلونَ ، وبَعضُهُم یَمضَغونَ ألسِنَتَهُم ، فَیَسیلُ القَیحُ مِن أفواهِهِم لُعابا یَتَقَذَّرُهُم أهلُ الجَمعِ ، وبَعضُهُم مُقَطَّعَهٌ أیدیهِم وأَرجُلُهُم ، وبَعضُهُم مُصَلَّبونَ عَلی جُذوعٍ مِن نارٍ ، وبَعضُهُم أشَدُّ نَتنا (4) مِنَ الجِیَفِ ، وبَعضُهُم یَلبَسونَ جِبابا سابِغَهً مِن قَطِرانٍ (5) ، لازِقَهً بِجُلودِهِم فَأَمَّا الَّذینَ عَلی صورَهِ القِرَدَهِ فَالقَتّاتُ مِنَ النّاسِ ، وأمَّا الَّذینَ عَلی صورَهِ الخَنازیرِ فَأَهلُ السُّحتِ ، وأمَّا المُنَکَّسونَ عَلی رُؤُوسِهِم فَأَکَلَهُ الرِّبا ، وَالعُمیُ الجَائِرونَ فِی الحُکمِ ، وَالصُّمُّ البُکمُ المُعجَبونَ بِأَعمالِهِم ، وَالَّذینَ یَمضَغونَ بِأَلسِنَتِهِم فَالعُلَماءُ وَالقُضَاهُ الَّذینَ خالَفَت أعمَالُهُم أقوالَهُم ، وَالمُقَطَّعَهُ أیدیهِم وأرجُلُهُمُ الَّذینَ یُؤْذونَ الجیرانَ ، وَالمُصَلَّبونَ عَلی جُذوعٍ مِن نارٍ فَالسُّعاهُ بِالنّاسِ إلَی السُّلطانِ ، وَالَّذینَ هُم أشَدُّ نَتنا مِنَ الجِیَفِ فَالَّذینَ یَتَمَتَّعونَ بِالشَّهَواتِ وَاللَّذّاتِ ویَمنَعونَ حَقَّ اللّهِ فی أموالِهِم ، وَالَّذینَ یَلبَسونَ الجِبابَ فَأَهلُ التَّجَبُّرِ وَالخُیَلاءِ . (6)

.

1- .التَّعنیف : التَّوبیخ والتّقریع واللَّومُ (النهایه : ج 3 ص 309 «عنف») .
2- .الجامع الصغیر : ج 2 ص 75 ح 4863 ، کنز العمّال : ج 6 ص 93 ح 14990 کلاهما نقلاً عن الدیلمی عن أبی هریره .
3- .النبأ : 18 .
4- .النَّتَنُ : الرائحه الکریهه (الصحاح : ج 6 ص 2210 «نتن») .
5- .القَطِران : هو ما یُتَحلَّب من شجر الأبهل ، فیطبخ فیُهنأ به الإبل الجَربی فیَحرق الجَرَب بحِدَّتِه ، و هو أسود منتن یشتعل فیه النار بسرعه ، یُطلی بها جلود أهل النار حتّی یکون طلاء لهم کالقمیص . والقِطر : النحاس أو الصفر المذاب (بحار الأنوار : ج 68 ص 175) .
6- .مجمع البیان : ج 10 ص 642 ، بحار الأنوار : ج 7 ص 89 .

ص: 295



13 / 6 سزای بدترین های امّت

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بدترین فرد امّت من ، کسی است که عهده دار منصب قضا شود و اگر امر بر او مشتبه شود ، مشورت نمی کند و اگر حکمی درست دهد ، مغرور می شود و اگر در خشم آید ، خشونت می ورزد . و نویسنده بدی ، همانند عمل کننده به آن است .

13 / 6سزای بدترین های امّتمجمع البیان به نقل از بَراء بن عازب :مُعاذ بن جَبَل ، در خانه ابو ایّوب انصاری ، کنار پیامبر خدا نشسته بود . معاذ گفت : ای پیامبر خدا ! این فرموده خداوند متعال : «روزی که در صور دمیده شود، و گروه گروه بیایید» و بقیّه آیات به چه معناست؟ فرمود : «ای مُعاذ ! از موضوع بزرگی پرسیدی» . سپس اشک ریخت و آن گاه فرمود : «ده گروه از امّت من ، جداگانه ، در حالی که خداوند ، آنان را از مسلمانان جدا کرده و شکلشان را تغییر داده است ، محشور می شوند : برخی به شکل بوزینه اند ؛ برخی به شکل خوک اند ؛ برخی سرنگون اند ، در حالی که پاهایشان به طرف بالا و صورت هایشان به زیر است و کِشان کِشان بُرده می شوند ؛ برخی کور و در تردید (/ در حال آمد و شد) هستند ؛ برخی کَر و لال و فاقد عقل اند ؛ برخی زبان هایشان را می جَوَند و از دهانشان چِرکابه ای سرازیر است که اهل محشر از دیدن آن ، حالشان به هم می خورَد ؛ برخی دست و پایشان بُریده است ؛ برخی به شاخه هایی آتشین ، به دار آویخته شده اند ؛ برخی بدبوتر از مُردارند ؛ و برخی جُبّه هایی به تن دارند که بلند و مِسی و چسبیده به پوست بدن آنان است . امّا آنان که به شکل بوزینه اند سخن چینان اند . آنها که به شکل خوک هایند ، حرام خواران اند . سرنگونان ، رباخواران هستند . کوران ، جَفا کنندگان در حکم اند. کران و لالان ، مغروران به اعمالشان اند . آنان که زبانشان را می جوند ، عالمان و قاضیانی هستند که گفتارشان با کِردارشان یکی نیست . دست و پا بریدگان ، همسایه آزاران اند . به دارآویختگانِ بر شاخه های آتشین ، سعایت کنندگان از مردم در نزد پادشاه اند . بدبوتر از مردار ، شهوترانان و لذّت طلبان اند ، و کسانی که حقوق خدا را از اموالشان نمی پردازند . و جُبّه پوشان ، اهل تکبّر و نخوت اند» .

.


ص: 296

. .


ص: 297

. .


ص: 298

الفصل الرّابع عشر : من سمی بالاُمّه فی الکتاب والسنّه14 / 1إبراهیمُالکتاب«إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ اُمَّهً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِیفًا وَ لَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ * شَاکِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَ هَدَاهُ إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ» . (1)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن عَبدٍ یَشهَدُ لَهُ اُمَّهٌ إلّا قَبِلَ اللّهُ شَهادَتَهُم ، وَالاُمَّهُ الرَّجُلُ فَما فَوقَهُ ، إنَّ اللّهَ یَقولُ : «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ اُمَّهً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِیفًا وَ لَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ» . (2)

الإمام الباقر علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ اُمَّهً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِیفًا» :وذلِکَ أنَّهُ کانَ عَلی دینٍ لَم یَکُن عَلَیهِ أحَدٌ غَیرُهُ ، فَکانَ اُمَّهً واحِدَهً ، وإنَّما قالَ : «قانِتا» فَالمُطیعُ ، وأَمَّا «الحَنیفُ» فَالمُسلِمُ. (3)

.

1- .النحل : 120 و 121 .
2- .الدرّ المنثور : ج 5 ص 176نقلاً عن ابن مردویه عن أنس .
3- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 392 عن أبی الجارود .

ص: 299



فصل چهاردهم : آنان که در قرآن و حدیث ، «امّت» خوانده شده اند

14 / 1 ابراهیم علیه السلام

فصل چهاردهم : آنان که در قرآن و حدیث ، «امّت» خوانده شده اند14 / 1ابراهیمقرآن«به راستی ، ابراهیم، امّتی مطیعِ خدا و حق گرا بود و از مشرکان نبود . [ و ]نعمت های او را شکرگزار بود. [ خدا ] او را برگزید و به راهی راست ، هدایتش کرد» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ بنده ای نیست که امّتی به نفع او گواهی دهند ، مگر آن که خداوند ، گواهی آنان را می پذیرد . امّت ، یک مرد به بالاست . خداوند می فرماید : «ابراهیم ، امّتی مطیع خدا و حق گرا بود و از مشرکان نبود» .

امام باقر علیه السلام در باره این سخن خداوند متعال : «به راستی ، ابراهیم، امّتی (پیشوایی) مطیعِ خدا و حق گرا بود» :و این [ امّت بودن او] از آن جهت است که وی ، بر دینی بود که هیچ کس جز او بر آن دین نبود . پس امّتی یگانه بود . «قانتاً» یعنی فرمان بُردار و «حَنیفا» ، یعنی مسلمان [و تسلیم] .

.


ص: 300

الإمام الصادق علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ اُمَّهً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِیفًا» :سَمّاهُ اللّهُ اُمَّهً. (1)

الإمام الباقر و الإمام الصادق علیهماالسلام فی قَولِهِ عز و جل : «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ اُمَّهً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِیفًا» :شَیءٌ فَضَّلَهُ (2) اللّهُ بِهِ. (3)

الکافی عن سماعه بن مهران :قالَ لی عَبدٌ صالِحٌ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ : یا سَماعَهُ ، أمِنوا عَلی فُرُشِهِم وأَخافونی ، أما وَاللّهِ لَقَد کانَتِ الدُّنیا ، وما فیها إلّا واحِدٌ یَعبُدُ اللّهَ ، ولَو کانَ مَعَهُ غَیرُهُ لَأَضافَهُ اللّهُ عز و جل إلَیهِ ، حَیثُ یَقولُ : «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ اُمَّهً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِیفًا وَ لَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ» فَغَبَرَ (4) بِذلِکَ ما شاءَ اللّهُ ، ثُمَّ إنَّ اللّهَ آنَسَهُ بِإِسماعیلَ وإسحاقَ فَصاروا ثَلاثَهً . أما وَاللّهِ إنَّ المُؤمِنَ لَقَلیلٌ وإنَّ أهلَ الکُفرِ لَکَثیرٌ ، أتَدری لِمَ ذاکَ ؟ فَقُلتُ : لا أدری جُعِلتُ فِداکَ ، فَقالَ : صُیِّروا اُنسا لِلمُؤمِنینَ ، یَبُثّونَ إلَیهِم ما فی صُدورِهِم ، فَیَستَریحونَ إلی ذلِکَ ویَسکُنونَ إلَیهِ. (5)

الکافی عن مسعده بن صدقه :سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام یَقولُ ، وسُئِلَ عَنِ الأَمرِ بِالمَعروفِ وَالنَّهیِ عَنِ المُنکَرِ ، أواجِبٌ هُوَ عَلَی الاُمَّهِ جَمیعا ؟ فَقالَ : لا . فَقیلَ لَهُ : ولِمَ ؟ قالَ : إنَّما هُوَ عَلَی القَوِیِّ المُطاعِ ، العالِمِ بِالمَعروفِ مِنَ المُنکَرِ ، لا عَلَی الضَّعیفِ الَّذی لا یَهتَدی سَبیلاً إلی أیٍّ مِن أیٍّ ، یَقولُ مِنَ الحَقِّ إلَی الباطِلِ ، وَالدَّلیلُ عَلی ذلِکَ کِتابُ اللّهِ عز و جل قَولُهُ : «وَلْتَکُن مِّنکُمْ اُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ» (6) فَهذا خاصُّ غَیرُ عامٍّ . کَما قالَ اللّهُ عز و جل : «وَمِن قَوْمِ مُوسَی اُمَّهٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ» (7) ، ولَم یَقُل عَلی اُمَّهِ موسی ، ولا عَلی کُلِّ قَومِهِ ، وهُم یَومَئِذٍ اُمَمٌ مُختَلِفَهٌ ، وَالاُمَّهُ واحِدٌ (8) فَصاعِدا ، کَما قالَ اللّهُ عز و جل : «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ اُمَّهً قَانِتًا لِّلَّهِ» (9) ، یَقولُ : مُطیعا للّهِِ عز و جل . (10)

.

1- .تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 274 ح 82 عن أبی بصیر ، تفسیر القمّی : ج 1 ص 323 من دون إسنادٍ إلی أحد من أهل البیت علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 51 ص 44 ح 1 .
2- .فی المصدر : «فضّل» ، والتصویب من بحار الأنوار .
3- .تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 274 ح 81 عن زراره و حمران و محمّد بن مسلم ، بحار الأنوار : ج 12 ص 12ح 33 .
4- .غَبَرَ : مَکَثَ (المصباح المنیر : ص 442 «غبر») .
5- .الکافی : ج 2 ص 243 ح 5 ، تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 274 ح 84 و فیه «فصبر» بدل «فغبر» ولیس فیه ذیله من «أما واللّه إنّ المؤمن» ، بحار الأنوار : ج 67 ص 162 ح 7 .
6- .آل عمران : 104 .
7- .الأعراف : 159 .
8- .فی المصدر : «واحِدَه»، والصواب ما أثبتناه کما فی جمیع المصادر .
9- .النحل : 120 .
10- .الکافی : ج 5 ص 59 ح 16 ، تهذیب الأحکام : ج 6 ص 177 ح 360 ، مشکاه الأنوار : ص 103 ح 236 ،بحار الأنوار : ج 100 ص 93 ح 92 .

ص: 301

امام صادق علیه السلام در باره این سخن خداوند متعال : «به راستی ، ابراهیم، امّتی مطیعِ خدا و حق گرا بود» :خدا او را [به تنهایی] یک امّت نامید.

امام باقر و امام صادق علیهماالسلام در باره این سخن خدا عز و جل : «ابراهیم ، امّتی مطیعِ خدا و حق گرا بود» :این ، امتیازی است که خداوند به او بخشید .

الکافی به نقل از سَماعه بن مهران :بنده صالح (امام کاظم علیه السلام ) به من فرمود : «ای سماعه! آنان (مدّعیان تشیّع و دوستی ائمّه) ، خود در بسترهایشان آسودند و [ به سبب افشای اسرار و ترک تقیّه] مرا به هراس افکندند . هان ! به خدا سوگند ، زمانی بود که در دنیا جز یک تن ، کسی خدا را نمی پرستید ، که اگر کس دیگری هم می بود ، خداوند عز و جل او را نیز اضافه می کرد، آن جا که می فرماید : «به راستی ، ابراهیم، امّتی مطیعِ خدا و حق گرا بود و از مشرکان نبود» . روزگاری بدین منوال گذشت . سپس خداوند ، اسماعیل و اسحاق را همدم او قرار داد و سه تن شدند. به خدا سوگند که مؤمن ، اندک است و پیروان کفر ، بسیارند . می دانی چرا چنین است؟» . گفتم : نمی دانم ، قربانت گردم ! فرمود : «آنان (مدّعیان تشیّع) ، همدم مؤمنان قرار داده شدند تا مؤمنان ، با آنان درد دل کنند و بدین وسیله ، آسوده شوند و آرام گیرند» .

الکافی به نقل از مَسعَده بن صَدَقه :از امام صادق علیه السلام سؤال شد که : آیا امر به معروف و نهی از منکر ، بر همه امّت ، واجب است؟ فرمود : «خیر» . گفته شد : چرا؟ فرمود : «چون این کار بر کسی واجب است که قدرت داشته باشد و از او اطاعت شود و معروف را از منکر ، باز شناسد ، نه بر شخص ناتوانی که راه را از بیراهه ، باز نمی شناسد و نمی داند از چه به چه فرا بخوانَد . می فرماید : حق را از باطل (1) دلیل بر این ، کتاب خداوند عز و جلاست که می فرماید : «و باید از شما ، امّتی (گروهی) باشند که به نیکی دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند» . پس این [دستور] ، خاص است ، نه عام [و متوجّه عموم مردم] . همچنین می فرماید : «و از میان قوم موسی ، جماعتی هستند که به حق ، راه نمایی می کنند و به حق ، داوری می نمایند» . نفرمود : بر امّت موسی ، یا بر همه قوم او ، که در آن روز ، امّت های گوناگونی بودند . امّت ، از یک نفر به بالا را شامل می شود ، چنان که خداوند عز و جل فرموده است : «به راستی ، ابراهیم، امّتی قانت برای خدا بود» ؛ یعنی مطیع در برابر خدا» .

.

1- .. ظاهراً این جمله از راوی است (ر.ک : الکافی : ج 5 ص 59 ح 16) . در بحار الأنوار (ج 100 ص 93 ح 92) آمده است : «به حق یا به باطل؟» .

ص: 302

دعائم الإسلام عن الإمام الصادق علیه السلام لِسائلٍ ، فی قَولِهِ تَعالی : «کُنتُمْ خَیْرَ اُمَّهٍ اُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ» :قالَ علیه السلام : لَو کانَ اللّهُ عز و جل عَنی جَمیعَ المُسلِمینَ أنَّهُم خَیرُ اُمَّهٍ اُخرِجَت لِلنّاسِ ، لَم یُعرَفِ النّاسُ الَّذینَ اُخرِجَ إلَیهِم جَمیعُ المُسلِمینَ مَن هُم ! کَلّا ، لَن یَعنِیَ اللّهُ الَّذینَ تَظُنّونَ مِن هَمَجِ (1) هذَا الخَلقِ ، ولکِن عَنَی اللّهُ الاُمَّهَ الَّتی بَعَثَ فیها مُحَمَّدا صلی الله علیه و آله . قالَ السّائِلُ : فَإِنَّهُ لَم یَکُن مَعَهُ إلّا عَلِیٌّ علیه السلام وَحدَهُ ! فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : إنَّ مَعَ عَلِیٍّ فاطِمَهَ وَالحَسَنَ وَالحُسَینَ علیهم السلام ، وهُمُ الَّذینَ أذهَبَ اللّهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرَهُم تَطهیرا ، وأصحابُ الکِساءِ هُمُ الَّذینَ (2) شَهِدَ لَهُمُ الکِتابُ بِالتَّطهیرِ . وقَد کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وَحدَهُ اُمَّهً ؛ لِأَنَّ اللّهَ سُبحانَهُ یَقولُ : «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ اُمَّهً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِیفًا» فَکانَ إبراهیمُ وَحدَهُ اُمَّهً ثُمَّ رَفَدَهُ (3) بَعدَ کِبَرِهِ بِإِسماعیلَ وإسحاقَ ، وجَعَلَ فی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّهَ وَالکِتابَ ، وکَذلِکَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ وَحدَهُ اُمَّهً ثُمَّ رَفَدَهُ بِعَلِیٍّ وفاطِمَهَ علیهاالسلام ، وکَثَّرَهُ بِالحَسَنِ وَالحُسَینِ علیهماالسلام ، کَما کَثَّرَ إبراهیمَ بِإِسماعیلَ وإسحاقَ علیهم السلام ، وجَعَلَ الإِمامَهَ الَّتی هِیَ خَلَفُ النُّبُوَّهِ فی ذُرِّیَّتِهِ مِن وُلدِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام ، کَما جَعَلَ النُّبُوَّهَ فی ذُرِّیَّهِ إسحاقَ علیه السلام ، ثُمَّ خَتَمَها بِذُرِّیَّهِ إسماعیلَ علیه السلام ، وکَذلِکَ کانَتِ الإِمامَهُ فِی الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام لِسَبقِهِ. (4)

.

1- .الهَمَجُ : یقال للرعاع من الناس الحَمقی : إنّما هم همج (الصحاح : ج 1 ص 351 «همج») .
2- .کذا، ولعلّ الصواب : «وهُم أصحابُ الکِساء الذین ...» .
3- .الرِّفْدُ : العطاء والصله ، تقول : رَفَدتُه أرفُدُه : إذا أعطیته (الصحاح : ج 2 ص 475 «رفد») .
4- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 35 .

ص: 303

دعائم الإسلام :امام صادق علیه السلام به پرسنده ای در باره این سخن خدای متعال : «شما بهترین امّتی هستید که در میان مردم ، پدیدار شده اید» ، فرمود : «اگر مقصود خداوند عز و جل [از : «شما بهترین امّتی هستید که ... » ] همه مسلمانان بود که بهترین امّتی هستند که در میان مردم ، پدید آورده شده اند ، آن وقت ، معلوم نبود آن مردمی که همه مسلمانان در میان آنان پدید آورده شده اند ، چه کسانی هستند . خیر! هر گز مقصود خداوند ، توده عوام که شما می پندارید نیست ؛ بلکه مقصود خداوند ، امّتی است که محمّد صلی الله علیه و آله را در میان آنان برانگیخت» . پرسنده گفت : [در آن زمان] با ایشان ، کسی جز علیِ تنها نبود . امام صادق علیه السلام فرمود : «فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام نیز با علی علیه السلام بودند . اینان ، همان کسانی هستند که خداوند ، پلیدی را از ایشان زدود و پاکِ پاکشان نمود . اصحاب کسا ، آن کسانی هستند که قرآن به پاک گردیدن آنان ، گواهی داده است . پیامبر خدا ، به تنهایی ، یک امّت بود ؛ چرا که خداوند سبحان می فرماید : «به راستی ، ابراهیم، امّتی مطیعِ خدا و حق گرا بود» . پس ابراهیم علیه السلام به تنهایی یک امّت بود . سپس خداوند ، در بزرگ سالی اش به او اسماعیل علیه السلام و اسحاق علیه السلام را بخشید و پیامبری و کتاب را در نسل آن دو قرار داد . پیامبر خدا نیز به تنهایی یک امّت بود . سپس خداوند ، علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام را به او بخشید و به واسطه حسن علیه السلام و حسین علیه السلام [نسل] او را فزونی داد ، چنان که ابراهیم را به واسطه اسماعیل و اسحاق افزون ساخت و امامت را که جانشین نبوّت است ، در ذریّه او از نسل حسین بن علی نهاد ، چنان که نبوّت را در ذریّه اسحاق نهاد و آن را با ذریّه اسماعیل ، پایان داد و خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله را از نسل اسماعیل ، قرار داد . همچنین ، امامت در حسن بن علی قرار گرفت ، چون جلوتر بود» .

.


ص: 304

الدرّ المنثور عن ابن عبّاس فی قَولِهِ تَعالی : «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ اُمَّهً قَانِتًا لِّلَّهِ» :کانَ عَلَی الإِسلامِ ، ولَم یَکُن فی زَمانِهِ مِن قَومِهِ أحَدٌ عَلَی الإِسلامِ غَیرُهُ ، فَلِذلِکَ قالَ اللّهُ : «کَانَ اُمَّهً قَانِتًا» . (1)

14 / 2الإِمامُ عَلِیٌّ علیه السلامرسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام فی غَزوَهِ تَبوکَ :یا أَبَا الحَسَنِ . . . إنَّ اللّهَ قَد جَعَلَکَ اُمَّهً وَحدَکَ ، کَما جَعَلَ إبراهیمَ علیه السلام اُمَّهً ، تَمنَعُ جَماعَهَ المُنافِقینَ وَالکُفّارِ هَیبَتُکَ عَنِ الحَرَکَهِ عَلَی المُسلِمینَ. (2)

.

1- .الدرّ المنثور : ج 5 ص 176 نقلاً عن ابن أبی حاتم .
2- .التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 485 ح 309 ، بحار الأنوار : ج 21 ص 260 ح 7 .

ص: 305